نظم در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و... و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است.
انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، تربیت و درستی، عدم هرج و مرج، سامانپذیری و آراستگی است.
میدانیم آنچه که امروز حرف اول را در مدرسه میزند انضباط است، انضباط اخلاقی و رفتاری دانشآموزان میتواند روی آموزش اثرگذار باشد. بنابراین پرورش همراه آموزش مهم جلوه میکند.
دانشآموزان با انضباط میتوانند مسئولیتهای مهم مدرسه را به عهده بگیرند و در آینده نیز جامعه به خوبی پذیرای این افراد است.
حال مسئله این است که اگر دانشآموز بیانضباط باشد چه کارهایی باید انجام دهیم؟
مسلماً چنین افرادی دارای مشکلاتی هستند که این مشکلات میتواند از مدرسه و یا عمدتاً از بیرون مدرسه باشد، به هر حال کمک به چنین دانشآموزانی وظیفه معلمان است تا بتوانند دانشآموزانی سالم و بانشاط تحویل جامعه دهند.
هدف از بررسی نظم و انضباط
هدف از این موضوع، چگونگی ایجاد مدرسهای شاد با دانشآموزان باانضباط و منظم که انسانهای پرورش یافته در این مدرسه، در آینده انسانهایی به تعالی رسیده، تغییر رفتار داده و متفکر و متعهد خواهند بود که فقط هدف آنها کسب نمره بالاتر نیست، بلکه هدف، آموزش و پرورش است.
نظم و انضباط حاکم بر مدرسه باعث میشود دانشآموزان با برنامهریزی به کارهای خود برسند. و این نظم و انضباط نه تنها داخل مدرسه، بلکه کارهای خارج از مدرسه را نیز تحت الشعاع قرار میدهد و باعث میشود دانشآموزانی با ایمان، مشتاق به درس و مدرسه و در آینده توانمند روی کار بیایند.
اگر هر شخصی در هر مرحله زندگی که هست نظم و انضباط داشته باشد موفقیت در انتظار اوست.
میدانیم که اگر به آموزش و پرورش به دید واقعی نگاه کنیم و به آن اهمیت بدهیم باعث پیشرفت جامعه میشود و شاید در کشورهای توسعه یافته، آموزش و پرورش آنها دلیل پیشرفت آنها بوده است. برنامهریزی مناسب و جذاب بودن مدارس، بودن نظم و انضباط در مدارس، جهت دار بودن آموزش و پرورش، باعث به ثمر رسیدن اهداف از پیش تعیین شده جامعه میشود.
هدف از نظم و انضباط در آموزش و پرورش، تربیت افرادی است که خود اتکاء و مستقل باشند، دلیل هر فرمان و دستوری را بدانند و چنین دیدی از انضباط، ظرفیت ذهنی افراد را افزایش میدهد و او را قادر میسازد تا مفاهیم جهان اجتماعی و طبیعی را درک کند.
بیان مسئله
در این گزارش این سوال مطرح میشود: آیا انضباط حاکم بر مدرسه میتواند بر تحصیل موفق دانشآموزان اثر داشته باشد؟
و آیا معلمان مجرب ما میتوانند با ارائه مطالب جذاب و هیجانانگیز خود، دانشآموزان جامعه فعلی را که پر از آلودگیهای صوتی، تصویری و... است از نظر انضباطی کنترل کنند و در کلاس درس مشکلی نداشته باشند؟
و هزاران سوال دیگر که با یافتن جوابهای آن میتوانیم در امر آموزش و پرورش موفق باشیم.
متأسفانه اگر نتوانیم مشکل دانشآموزان را در مدرسه برطرف کنیم این معضل بیانضباطی هم برای معلمان دردسرساز خواهد بود هم برای جامعه. زیرا بودن حتی یک دانشآموز بیانضباط در مدرسه نظم مدرسه و کلاس را بر هم میزند. انسان به عنوان یک موجود اجتماعی برای زندگی و ارتباط با دیگران ناچار است اطاعت از هنجارهای اجتماعی بین انسانها را رعایت نماید. به عبارت دیگر رفتارش باید مورد قبول اجتماع باشد، یکی از راههای اجتماعی شدن و مورد قبول واقع شدن، رعایت مقرراتی است که در اجتماع حکمفرماست. آموزش و پرورش و مدارس بعنوان یک سیستم اجتماعی و متشکل از افراد انسانی به منظور نیل به این هدف، باید فعالیتهایی را پیشبینی کند که این مهارت اجتماعی را در دانشآموزان تقویت کرده و درونی سازد. امروزه نزد بسیاری از محققان برای افزایش و ایجاد نظم و انضباط روشهای تربیتی غیرمستقیم و غیرکلاسیک موردتأکید و تشویق قرار گرفته و اعتقاد بر این است که برای آموزش نظم تنها نباید به آموزش کلاسی، مقررات مدرسه و خانواده اکتفا نمود، بلکه استفاده از مشارکت جوانان و نوجوانان را در فعالیتهای گروهی و انتخابی باید مدنظر قرار داد، تا از این طریق علائق، قدرت سازندگی، ابتکار و خلاقیت دانشآموزان را افزایش داد و درکی کامل و سنجیده از اجرای مشارکتی فعالیتها بدست آورد و راهکارهای ارتقاء نظم و انضباط در سطح جامعه را بدست آورد.
رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم
آنچه که برای ما اهمیت دارد رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم است آیا میتوان بین این دو ارتباط تنگاتنگی برقرار کرد. آنچه که علم ثابت کرده و مشاوران مرتب روی آن در مدارس تأکید دارند، برنامهریزی است. حال آیا این برنامهریزی به دانشآموزان با انضباط برمیگردد یا نه؟
برای اینکه مدرسهای بانشاط داشتهباشیم موارد زیر را در مورد انضباط رعایت کنیم:
* مدیر و معاون و معلمان مدرسه در همه کارهای مدرسه الگوی دانشآموزان باشند تا دانشآموزان الگوگیری کنند و دنیای فردا از دریچه روشنایی به سوی دانشآموزان باز شود.
* اگر در مدرسه مسئولیتهایی به دانشآموزان سپرده شود و خود دانشآموزان مدرسه را با نظارت کادر مدرسه کنترل کنند. برای مثال شورای دانشآموزی مدرسه، معمولا بهترین دانشآموزان مدرسه را از نظر انضباطی تشکیل میدهند که توسط آراء دانشآموزان انتخاب میشوند و این دانشآموزان خیلی از کارهای اجرایی مدرسه را در کنار مدیر و معاون مدرسه انجام میدهند. باید سعی کنیم تمام دانشآموزان مدرسه را در کارها درگیر کنیم.
* بررسی مشکلات دانشآموزان و همراهی ایشان در لحظات سخت زندگی.
* هم صحبت شدن با دانشآموزان و خود را در کنار ایشان گذاشتن.
* آشنایی با والدین دانشآموزان که در انضباط تأثیر بسزایی دارد.
در چنین مدرسهای دانشآموزان از نظر پرورشی و تربیتی رشد خوبی خواهند کرد. چون نظم و انضباط همه کارهای مدرسه را تحتالشعاع قرار میدهد و دانشآموزان وظیفه خود میدانند به موقع در صبحگاه، کلاس، نماز جماعت و... حاضر شوند یعنی از نظر دینی نیز دانشآموزان به تعالی میرسند این مدرسه، مدرسهای بانشاط خواهد بود در این مدرسه اولویت اول با تربیت است سپس آموزش.
در مدرسه سالم و شاد که بر پایه انضباط است دانشآموزان خلاق و نوآور رشد میکنند و تفکر این دانشآموزان به طور کیفی است. به طوری که همیشه خدا را ناظر بر اعمال خود میدانند. دانشآموزان باانضباط، وقتی پا به اجتماع میگذارند، سریعا خود را با اجتماع هماهنگ میکنند و به دنبال اهداف از پیش تعیین شده خود میروند. در این مدرسه که نظم و انضباط حاکم است جریان یاددهی - یادگیری هر روز بهبود مییابد و تعلیم و تربیت هیجانی و شوقانگیز میشود و مدرسه به سوی مدرسه سالم سوق داده میشود.
نظم و انضباط در خلقت
نظم و انضباط نه تنها در مدرسه، باعث مدرسهای شاد و توانا میشود بلکه این نظم در آفرینش هم بسیار مهم است. مثلاً نظمی که خداوند در کرات آسمانی، گردش روز و شب و... قرار داده که حکایت از بزرگی و عظمت خداوند باری تعالی است. خداوند در هر چیز تجلی یافته است و همه چیز از روی حساب و کتاب آفریده شده است. و همه چیز معلول تدبیر خداوند حکیم، مدیر و توانا است. وقتی خداوند در دستگاه پهناور خلقت خود نظم قرار دارد بنابراین انسانها هم باید در زندگی فردی و اجتماعی خویش نظم و تربیت و تدبیر را رعایت کنند. به گفته روانشناسان:
احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی و روانی محسوب میگردد، رنگ و شکل خاصی به زندگی میدهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی درآورند.
همه هزینههای هنگفتی که صرف قانونگذاری میشود، همه صرفاً به خاطر برقراری نظم در جامعه است. اسلام نیز به عنوان دین جامع و کامل به نظم و برنامهریزی در زندگی اهمیت فراوان میدهد چرا که همه احکام اسلامی بر پایه نظم است.
در دنیای کنونی، با پیشرفته شدن و روی آوردن به کامپیوتر این نظم دقیقتر شده است. به طوریکه میتوانیم بگوییم منظم زندگی کردن، جزء ضروریات زندگی است و مورد پسند عقل و دین است.
امیرالمومنان علی (ع) میفرماید:
نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفته است به طوریکه حضرت علی (ع) در خطبههای نهجالبلاغه فرزندان خود را به تقوای الهی و نظم در کارهایشان سفارش میکند همچنین به مالکاشتر در مورد رعایت نظم سفارشاتی را بیان میدارد.
رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و انضباط را رعایت کنند نتیجه آن مسئولیتپذیری آنها خواهد بود. این دانشآموزان با رعایت حقوق تمامی افراد و برخوردهای منطقی با مخالفین و احترام متقابل، از عصاره بدست آمده از رعایت رفتار و عمل به آن در سطح مدرسه و بعد از آن پیاده کردن کاربردیتر در سطح اجتماع رفتار میکنند که میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات و کشمکشهای موجود در داخل اجتماعات انسانی باشد.
اگر به دانشآموزان بیانضباط و یا کم فعال مدرسه مسئولیتی را بدهیم و اجازه دهیم آن را تجربه کنند قطعاً این دانشآموزان از نظر انضباطی بهبودی پیدا خواهند کرد فقط این کار مستلزم فرآیند آزمایش و خطاست.
این مسئولیتها باید از کوچک شروع شود و پس از آنکه دانشآموز از خود قابلیت ایفای مسئولیت را نشان داد مسئولیتهای مهم داده شود. دانشآموز، با احساس مسئولیت کردن، به بحث و تصمیمگیری و مشارکت در مدرسه میپردازد که باعث ایجاد مدرسهای نتیجهبخش میشود و محیط بهتری را برای آموزش فراهم میکند.رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری، رابطهای متقابل است.
آیا برقراری نظم و انضباط در مدرسه یک معضل است؟
بعضیها بر این باوراند که برقراری نظم و انضباط در مدارس امروزی با توجه به اجتماعی که در آن قرار داریم خیلی مشکل است. مدرسهای که نتوان در آن نظم را برقرار کرد، طبق مباحث قبلی این مدرسه موفق نخواهد بود. نه دانشآموز درس خواهد خواند و نه نظم کلاس را رعایت خواهد کرد.
خیلی از معلمان مدارس ما از مشکل بیانضباطی زجر میکشند زیرا عاقبت بیانضباطی را درس نخواندن میدانند. انضباط و تعلیم و تربیت ارتباط خیلی نزدیکی دارند و بعضی دیگر از معلمان با مدیریت خوب کلاس، انضباط را یک معضل نمیدانند.
بعضی معلمان و معاونان بر این اعتقادند که برای برقراری نظم حتماً شیوه تشویق و تنبیه باید وجود داشته باشد و بعضی دیگر معتقدند برای دانشآموز باید محیطی فراهم آورد که در آن برای قدم گذاشتن در جاده پیشرفت مورد حمایت قرار گیرد و موانع سر راهش هموار گردد. به نظر آنان دانشآموز انگیزه درونی دارد بنابراین کافی است که این انگیزه پرورش یابد نه اینکه کنترل شود تا بتواند به بار بنشیند بنابراین طبق این نظریه، معلم که جهت دهنده است حرف اول را در پرورش نمیزند ولی به این معنی هم نیست که دانشآموز را به حال خود رها کنیم.
چگونه با دانشآموزان بیانضباط برخورد کنیم
سعی کنیم با دانشآموزان بیانضباط، آرام، خونسرد و حرفهای برخورد کنیم. این نکته خیلی مهمی است زیرا اگر مأمور پلیسی وسیله نقلیه ما را به خاطر رعایت نکردن قوانین رانندگی جریمه کند حق اجرای قانون انتظامی دولتی را دارد یعنی صدور برگه جریمه، ولی حق تحقیر و رجزخوانی و سرزنش شما را ندارد. در مورد دانشآموزان بیانضباط هم عیناً همین است ما در حیطه وظایف خود حق اجرای برنامه انضباطی را داریم ولی نباید با فریاد زدن و حرکت انگشت، یا نگاههای تهدیدآمیز و یا تعابیر نیشدار و.... مورد بیانضباطی را به دانشآموز بگوییم. اگر برخورد ما با خونسردی و همراه با ریشهیابی باشد احتمال بیشتری دارد تا دانشآموز متوجه رفتارش شود زیرا ما میخواهیم با دانشآموزان تا پایان سال تحصیلی در مدرسه، با هم باشیم. اگر ما از دست دانشآموز، از حال طبیعی خود خارج شویم دیگر نمیتوانیم به دانشآموز تسلط داشته باشیم. ما هنگام برخورد با دانشآموز بیانضباط باید آرام و خونسرد باشیم چرا که دانشآموزان از رفتار ما الگوگیری میکنند.
کمتوجهی به دانشآموزان، به صورت ناتوانی در ادامه دادن یک تکلیف خاص آشکار میشود. دانشآموزانی هم در مدرسه هستند که معمولاً بیشفعال هستند که هم خانواده از دست چنین دانشآموزانی ناراضی است و هم مدرسه.
این دانشآموزان در مدرسه، از دستورها اطاعت نمیکنند عملکردی تکانشی دارند و تحریکپذیر و خشن هستند. چون این دانشآموزان چنین مشکلاتی را دارند با هم سالان خود و خواهر و برادرشان مشکل دارند بعداً ممکن است در اجتماع دچار تنهایی و گوشهگیری شوند. این افراد از فعالیتهایی که نیازمند کاربرد نظم و انضباط مداوم و کوشش ذهنی و تقاضاهای سازمانی یا تمرکز حواس است، اجتناب کرده و یا بدشان میآید. این دانشآموزان در کلاس درس حواسشان به راحتی توسط محرکهای ناآشکار منحرف میشود و در نتیجه هر محرک بیاهمیتی کار و فعالیت آنها را قطع کرده و باعث بیانضباطی در مدرسه میشوند.
برای ایجاد انضباط معلم باید خواستههای خود را با دانستههای دانشآموز هماهنگ کند و به اصلاح تجارب نادرست پرداخته و رفتارهای جدید ایجاد کند و تداوم در این رابطه اهمیت دارد. همچنین همکاران بدانند که دادن فرصت و مشاهده و تمرین رفتار مطلوب به دانشآموزان میتواند مؤثر باشد و رفتار صحیح را در عمل آموزش دهند.
دانشآموزان کادر مدرسه را، راهنمای اخلاقی خود میدانند و آنچه را که وی به عنوان نیک و زشت میگوید میپذیرند. بنابراین رفتار معلم با عمل او باید یکسان باشد.