روشهای تغییر و افزایش میزان عزت نفس:
1· الگوی یادگیری اجتماعی:
الگویی که روشهای افزایش میزان عزت نفس از آن منتج شده است، «الگوی یادگیری اجتماعی»، نام دارد . برای کاربردی تر شدن و استفاده هر چه بیشتر از این الگو، آن را به الگوهای رفتاری، شناختی، بیولوژیکی (زیستی) و عاطفی دسته بندی کرده اند. نمونه هایی از الگوی رفتاری مشتمل بر مهارت های اجتماعی مانند تعارف کردن، خندیدن، محبت کردن و جز
این هاست. مثال هایی از الگوی شناختی میتواند توصیف خود، تصورات، باورها و تخیلات باشد. متغیرهای بیولوژیکی مرتبط با عزت نفس شامل: قیافه بدنی و نقائص خاصی مانند معلولیت و نیز رابطه رشد بیولوژیکی با سن است. عواطف نیز (احساسات روزانه در محل زندگی وکار)، نقش با اهمیتی در عزت نفس دارند. همان طور که قبلاً اشاره شد، ارزیابی های افراد از خودپنداره ایشان، تعیین کننده تعادل عاطفی و سلامت روانی در آنهاست (آلیس پاپ و همکاران، 1989، به نقل از بیابانگرد، 1380).
2ـ نتیجه گیری شتاب زده :
الف ـ ذهن خوانی: بی دلیل واکنش دیگران را منفی پنداشتن
ب ـ پیشگویی: بی دلیل پیش بینی بد کردن
3ـ درشت نمایی : از یک سو درباره اهمیت مسائل و شدت اشتباهات خود مبالغه کردن و از سوی دیگر، اهمیت جنبه های مثبت زندگی را کمتر از آنچه هست، بر آورد کردن
4- عبارتهای بایددار: با کلمات «باید» و «نباید» از خود و دیگران انتقادکردن
5- استدلال احساسی: با توجه به احساس خود نتیجه گرفتن. «احساس می کنم که کودن هستم، پس حتما کودن هستم».
6- بر چسب زدن: خطاها را به حساب شخصیت خود گذاشتن. به جای این که بگوییم «اشتباه کردم» می گوییم «اشتباه کار هستم، بازنده ام، کودن هستم».
7- سرزنش: گناهان رابه گردن گرفتن و خود را به خاطر کاری که مقصر آن نبوده اید، سرزنش کردن.
8- بی توجهی به امر مثبت: اصرار در بی ارزش دانستن موفقیت های خود.
این ها انواع تحریفاتی هستند که مخصوصاً در ارتباط با عزت نفس پایین قرار دارند. اگر این تحریفات در فرایندهای ساختاری خودپنداره ظهور نمایند، راه را برای خود ارزیابی منفی فراهم می سازند. مفروضة الگوی شناختی این است که، این خطاهای شناختی، بر چگونگی احساسات بعدی ما، در مورد خودمان تأثیر می گذارند و در نتیجه بر کیفیت رفتار ما مؤثر واقع می شوند. به عبارت دیگر، چگونه فکر کردن، بر چگونه عمل کردن تأثیر میگذارد (بیابانگرد، 1380).