سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداى سبحان روزى درویشان را در مالهاى توانگران واجب داشته . پس درویشى گرسنه نماند جز که توانگرى از حق او خود را به نوایى رساند . و کردگار ، توانگران را بازخواست کند از این کار . [نهج البلاغه]
نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
تاکنون در زندگی آموختم
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 88/1/21:: 11:6 صبح
  • به نام خدا
    آموختم که(( جهنم جایی است که آدم می فهمد با گفتار ورفتارش با دیگران چه کرده است ))
    آموختم که ((آن که می گرید یک درد دارد وآن که می خندد هزار درد ))
    آموختم که(( مرد افتخار و شهرت میخرد امازن بهایش را می پردازد)) جبرا ن خلیل
    أموختم که(( مهربان بودن بسیار مهمتر از درست بودن است و زندگی دشوارست ومن از او سخت ترم))
    آموختم که ((کوتاه ترین زمانی که من مجبور به کار هستم بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم))
    آموختم که(( نمی توانم وارد بهشت شوم بلکه باید بهشت را به درون خویش آورد))
    آموختم که(( نادانی در ندانستن نیست ، بلکه در مطلق کردن دانسته هاست ))
    آموختم که(( مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعت های ملامت بار به ساعت های لذت بخش))
    آموختم که(( هر روز وقتی که خورشید متولد می شود ما هم متولد شویم))
    آموختم که(( مرگ پایان کبوتر نیست))
    آموختم که(( خدای غالب قهار بهتر از سرپرست های گونا گون است))
    آموختم که((مردود شدن شرافت مندانه تر از تقلب کردن است))
    آموختم که(( به بهانه نداشتن دستی نباید دست دیگر را کاسه التماس کرد ))
    آموختم که(( هرچه جایگاهمان رفیع تر باشد فریادمان رسا تر به گوش خواهد رسید))
    آموختم که (( خطاهای دیگران را نمی توانم فراموش کنم ولی می توانم ببخشم ))ماندلا
    آموختم که ((آدم محروم نمی تواند کاری کند اما آدم ناکام دست به عمل می زند))
    آموختم که(( هیچ فقری سخت تر از نادانی نیست و هیچ مالی سودمند تر از خرد نیست و هیچ تنهایی موحش تر از خود پسندی نیست و هیچ عباتی چون تفکر نیست))
    آموختم که(( فرزندمان را با انتقاد محکوم نکنیم تا فردا دیگران را محکوم نکند))
    آموختم که(( فرزندمان را با عناد و دشمنی پرورش ندهیم تا فردا با همه نجنگد))
    آموختم که(( فرزندمان را با تمسخر پرورش ندهیم تا فردا شرمنده نباشد ))
    آموختم که(( فرزندمان را با بردباری پرورش دهیم تا فردا صبور باشد ))
    آموختم که(( شاگردان را با تشویق همگام کنیم تا فردا اعتماد به نفس داشته باشند))
    آموختم که(( آدم شدن مهمتر از حاکم شدن است))
    آموختم که(( قیمت انسان از روی معلوماتش سنجیده نمی شود بلکه از سجایای اخلاقی او سنجیده می شود))
    آموختم که(( مانند انسانهای تنگ نظر نباشیم که از مصالح بهشت جهنم می سازند بلکه منند انسان های بلند نظر باشیم که از مصالح جهنم بهشت می سازند))
    آموختم که(( ما به اندک ادب محتاج تریم از آن که به بسیاری علم))
    آموختم که(( جوانمردی آن است که بار خویش بر خلق ننهیم ))
    آموختم که(( با حکیمان رفتار کنم تا حکیم شوم))
    آموختم که(( جهل بر علم غرور آفرین رجحان دارد))
    آموختم که(( معایب دیگران بهترین معلمان هستند))
    آموختم که(( ذهن فرزندانمان را به نوارهای کاست آموزشی تبدیل نکنیم))
    آموختم که(( اعمال و رفتار هرکس معرف شخصیت وجودی اوست))
    آموختم که ((تنها به قاضی رفتن عادت بشر است))
    آموختم که(( زیاده خواهی یکی از بیچارگی های انسان می باشد این همان بیماری است که آفت آسایش می باشد))
    آموختم که(( بزهکار را حس ششم قوی تر از سایر حواس می باشد))
    آموختم که((آفت فقر قساوت است و دومین عصیان است و سومین تقلب است))
    آموختم که(( لطمه دوست کشنده تر از زخمه دشمن است))
    آموختم که(( بررگتر ها خطا هایشان بزرگتر است))
    آموختم که ((بعضی ها اعمال و رفتار و حرکات و زبانشان خارج از اختیار عواطفشان بوده و در دست مصالحشان می باشد))
    آموختم که(( اشخاص دنی برای تنبیه زیر دستان قبل از هر چیز تکیه به روی نان و آب ایشان می کننند))
    آموختم که(( بعضی ها هرچه پول ومقامشان بالا رفته درجه انسانیت شان پایین تر آمده بود))
    آموختم که(( از معایب خلقت آدمی است که تا زنده است باید التجا به نقطه ای داشته باشد))
    آموختم که(( آنکه دنیا برایش تنگ میشود آن ست که نقطه التجا و اتکایش را از دست داده باشد ))
    آموختم که(( غالبا نیت های نا پاک در پس قیافه های پاک و معصوم و خوش آیند می باشند))
    آموختم که(( طبع آدمی به همه احوال مانوس می شود خوپذیری بشر برای او موهبتی می باشد))
    آموختم که((آدم های بیشعور بیشتر از دیگران ادعای فهم و شعور می کنند))
    آموختم که ((آخرین مرتبه لذت جلالت و شوکت و تجمل در زندگی سادهو بی پیرایگی می باشد))
    آموختم که( کلید رمز سرشتن دانایی با توانایی در دست معلم است))
    آموختم که(( یادگیری مداوم کلید قرن جدید است))
    آموختم که ((آزمون پا فشاری بگذارم هیچگاه به شکست به عنوان یک گزینه ننگرند ))
    آموختم که(( ناخدای ذهن و ارباب سرنوشت خود باشم ))
    آموختم که ((از شکوه در مورد چیز های که موجب نارحتی تا می شود اجتناب کنم ))
    آموختم که ((در نهایت مسئولیت همه چیز به عهده خود شخص است ))
    آموختم که(( جوی های کم عمق از آن جهت خود را گل آلود می کنند که کسی پی به کم عمقی آنها نبرد ))
    آموختم که(( در معامله زندگی آینده هیچ وقت با گذشته برابر نیست ))
    آموختم که ((در جهان تنها چیزی که دائمی است تغییر است))
    آموختم که(( پول دار ها کتاب نمی خرند و نمی خوانند و کتاب خوان ها هم پول برای خرید کتاب ندارند))
    آموختم که(( شش خدمت درستکار را نگه دارم (آنها چیز هایی را به من آموختند که من همه را می دانستم نام آنها چه
    چرا
    کی
    چگونه
    کجا
    وچه کسی است ))
    آموختم ((که از خداوند بخواهم به من آرامش عطا کند تا آنچه را نمی توانم تغیر دهم بپذیرم ))
    آموختم که(( انسان آن چیزی است که تمام روز در باره اش فکر می کند))
    آموختم که(( زندگی ما همان چیزی است که افکار ما می سازد))
    آموختم که(( اگر خود را قابل ترحم بدانم ،همه خود را کنار خواهند کشید))
    آموختم که(( خیلی چیزها رو به کوچک شدن است الا دانایی که هر روز روبه عظمت بیشتر ی می یابد ))
    آموختم که(( آخرین برگ سفر نامه باران این است ، که زمین چرکین است))
    آموختم که ((آنان را که قلم به میدان آورد هم او آنان را به میدان تیر نیز برد))
    آموختم که(( مطالعه یک صفحه کتاب با فراغت خاطر بهتر از حل 20 صفحه تمرین با استرس است))
    آموختم که(( در عشق های بزرگ ، در واقع معشوق هر کس در درون خود اوست))
    آموختم که(( ابلیس هر کس در درون خوداوست))
    آموختم که ((در بازار پر مکر وفریب سیاست با اندک سرمایه صداقت نمی توان حتی یک دکه خرید))
    آموختم که(( بنیاد ظلم در دل های نادان است برکندن استبداد دشوار نیست ،اما چباید کرد با نادانی))
    آموختم(( وقتی که مردم با هم نفس بکشند توفان می شود و وقتی با هم پا به زمین بکوبند زلزله پدید می آید))
    آموختم که(( کلید موفقیت کسب و کار در این قرن سرعت اندیشه است))
    آموختم که(( نا خشنود ترین مشتریان ما بزرگ ترین منبع یاد گیری ما هستند))
    آموختم که(( اقتضای سرشت او آن است که جوینده ابدی باشد و نه هرگز یابنده نهایی ))
    آموختم (( آدمی می تواند از جهتی ضعیف ترین موجودات باشد ، زیرا آگاه ترین آنهاست به قول پاسگال شکننده مانند نی))
    آموختم (( همیشه حق با کسی نیست که علم بیشتری دارد ، بلکه با کسی است که علم را با نیاز های عمیق انسانی هماهنگ می سازد ))ندوشن
    آموختم که ((برای کشتیی که مقصدش نا معلوم است هیچ باد موافقی نمی وزد))

    رنج بی حد از جفای روزگار آموختم گریه از دلتنگی ابر بهار آموختم
    راز ورمز عشق را بر دار کوی دلبران با هزران خون دل منصور وار آموختم
    تا گل عشقش شگفت و غنچه زد در باغ دل نغمه های عاشقانه از هزار آموختم
    گاه ره پوی شب گیسو ،گهی خورشید وار این سفر از گردش لیل ونهار آموختم
    شاه باز دل چو در زنجیر عشق افتاد زار از کمند زلف او رسم شکار آموختم
    گاه مهر و گاه قهر وگاه راز وگاه ناز از نگاهش نکته های بی شمار آموختم
    با جفای دلبران نا آشنا بودم ولی این هم از آن دلبر نا سازگار آموختم
    من اگر تلخم اگرشیرین خدا را عیب نیست کین دو شیوه از سرشت آن نگار آموختم
    از دل بشکسته کی خیزد سرود ونغمه ای این غزل از شوخ چشمی های یار آموختم
    جلال ملکشا
    آموختم که(( میان پندار رسالت و تنفر ،فاصله چندانی نیست))
    آموختم که(( در عصر حاضر غو غای بلند گوها و فرستنده ها و رسانه ها نمی گذارند که کسی به نجوای عقل گوش بسپارند))
    آموختم که (( روزنامه های کیلویی ، پر از اعلان مواد مصرفی هستند و یا تشویق به سرگرم شدن که این دیگر در انحصار طبقه های مرفه تر است))
    آموختم که (( دنیا در این قرن به انتهای مر ز سلطنت هوش رسید ولی فراموش کرده که هوش به تنهایی بار زندگی را که بسیار پیچیده و سنگین است به منزل نمی رساند ))
    آموختم که(( خشونت کور یکی از خصو صیات دنیای جدید است))
    آموختم که(( توقف در آموزش توقف در زندگی است و توقف در پژوهش توقف در آموزش و زندگی است))
    آموختم که(( نابودی در انتظار ماست اگر خلاق و نوآور نباشیم))
    آموختم که(( زمان تنخواه گردانی است که صورت حساب های آن را فعلا از ما طلب نمی کند))
    آموختم که(( ساده سخن گفتن هوشمندی اندیشیدن است))
    آموختم که(( مدرسه زندان نیست کلان شهر آزادی است ))
    آموختم که(( دانش آموز مشتری نیست ، معشوق است))
    آموختم که (( کلاس مغازه وتجارت خانه نیست معبد است محل عشق ورزی است))
    آموختم که(( خدای من خدای وفور نعمت است ))
    آموختم که(( مقصر ترین مردم کسانی هستند که روح ما یوس دارند))
    آموختم که(( زندگی دریای متلا طمی است که قطب نمای آن محبت است))
    آموختم که(( آنکه می تواند نسبت به نیکی دیگران نا سپاس باشد از دروغ گفتن باک ندارد))
    آموختم که((انسان آویخته میان اشکی ولبخندی است))
    آموختم که (( آنان که زندگی را بستری از گل های سرخ می دانند همیشه از خار های آن شکایت دارند))ویلیام آلن وایت
    آموختم که ((اگر ازانسان امید و خواب گرفته شود بد بخت ترین موجود روی زمین می شود))کانت
    آموختم که (( سوالهای هر کس بیش از جواب هایش او را می شناساند))ولتر
    آموختم که ((ممکن است که دروغ یکسال بدود ولی راستی در یک روز از او جلو می افتد ))مثل افریقایی
    آموختم که اینکه بیش از یک سوم اکسیژن مصرفی بدن ، صرف کار مغز می شود بی حکمت نیست
    آموختم که (( از محبت هدر رفته سخن نگویم ، چراکه محبت چیزی نیست که هدر رود ))لانگ فلو
    آموختم که(( انسان ، بودن نیست .، شدن است)) شریعتی
    آموختم که (( وقتی کیسه خالی شد دل پر می شود )) هوگو
    آموختم که (( سخن چینان که چشمان نجس وقلب ناپاک دارند از صمیمیت دیگران رنج می برند ))حضرت علی(ع)
    آموختم که (( آنجا که قدرت پا میگذاد قانون ضعیف خواهد شد )) ناپلئون
    آموختم که (( شادی و الا ترین دستاورد آدمی است ))اریک فروم
    آموختم که (( سقوط عمیق تر ، معمولا به خوشبختی بلند تر منتهی می شود )) ویلیام شکسپیر
    آموختم که آنچه می دانیم ، یک قطره است ، آنچه نمی دانیم یک اقیانوس
    آموختم که (( ما که هنوز خود را نشناخته ایم چرا ادعا می کنیم که دیگران را بشناسیم ))حجازی
    آموختم که (( بهترین کتاب آن کتابی است که انسان را به تفکر وا دارد و الا به درد پاره کردن هم نمی خورد )) الف بس
    آموختم که (( حتی از سنگ هایی که بر سر راه قرار گرفته اند می توان چیزهای زیبایی ساخت ))گوته
    آموختم که (( هیچ همسایه ای به شیشه حرمت همسایه ای سنگ نمی زند ،
    و هیچ ترازویی خطا نکند به عمد،
    و هیچ حاکمی مردمان سر زمینش را نردبان خویش نمی سازد ،
    و هیچ قاضی ای وجدانش را در کیف رمز دار در پستو های دست نیافتنی پنهان نمی کند ،
    و هیچ قلبی در حمایت شیطان به رذالت تن در نمی دهد
    وهیچ اعتمادی به خیانت نمی انجامد
    وهیچ پایی برهنه به میدان نخواهد امد
    وهیچ دستی به هیچ رویی چنگ نمی اندازد
    وهیچ گونه ای در هرم بی پناهی و حیرانی نمی سوزد
    و هیچ چشمی به دنبال گمشده ای خون نمی گرید
    وهیچ شانه ای باری فراتر از توانش بر نمی گیرد
    و هیچ گردنی طعم تلخ طناب را نمی چشد
    وهیچ گلوله ای گلویی را تعقیب نمی کند
    وهیچ جنگی خواب آرام کودکان را نمی آشوبد
    و هیچ انسانی برای پرنده ای قفس نمی سازد
    و هیچ رمزی بین انسان ها، خندق جدایی نمی شود))زهرا حیدری – کارشناس مطالعات اجتماعی
    آموختم که(( چهار هنر است که آموختن و آموزاندن آنها دشوار است : خوب خندیدن ، خوب گریستن ، خوب خنداندن،خوب گریاندن ))
    آموختم که((هر روز اجازه دهم پیامبر (( اندیشه ای نو ))در وجودم بر انگیخته شود))
    آموختم که ((0 بهترین تالار سخنرانی تالار قلب است وقتی با قلب خودم حرف می زنم تمام ملائک برایم کف می زنند))
    آموختم که ((کم رنگ ترین قلم ها از پر رنگ ترین حافظه ها بهتر است ))
    آموختم که(( شرافت مکان به مکین است و مهمترین مکان دل ، ببینیم در آنجا چه کسی نشسته است؟))
    آموختم که(( کتاب خوب را باید چند بار بخوانم ، چندبار بگویم،و همیشه عمل کنم))
    آموختم که ((کتاب ، پر ارج ترین و ماندگار ترین میراث انسان و دلپذیر ترین ترانه خاموش خردورزان است))
    آموختم که(( مدرسه گلستان است گلها را با آب معرفت و آفتاب محبت و هوای ناب صداقت همواره پر طراوت و شاداب نگه داریم ))
    آموختم که(( معلم بی قلم مثل ناخدای بی بلم و فرمانده بی علم است))
    آموختم که ((قلمرو کار معلم قلب است ومغز و باید دانست که متخصص قلب ومغز شدن چقدر زمان و ظرافت می خواهد))
    آموختم که(( هرکه خود را اداره کند بزرگترین مدیر است))
    آموختم که(( انسان متجدد و عقب مانده به قول تولستوی هر کدام به شیوه خاص خود بد بخت هستند))
    0آموختم که((0000به نظر من ، برجسته ترین خصوصیت زمان ما عدم تعادل است : عدم تعادل در میان گذشته و حال ماده و معنی علمو اخلاق و000)) ندوشن
    آموختم که(( عیب هایی را که در دیگران می بینیم و از بابت آن ناراحت می شویم همان صفاتی هستند که خود باید از آنه بیاموزیم ))
    آموختم که(( زندانی کردن اندیشه های خوب در سر همتای گوشه نشینی است))
    آموختم که ((وقتم را صرف شمردن جوایز نکنم )) سمیرا مخملباف
    آموختم که(( مبدا و منشا کاخ دانش سوال های عالمانه است))
    آموختم که(( بد ترین نوع تعلیم وتربیت ،تعلیم و تربیتی است که بد ترین نوع تعلیم و تربیت ،تعلیم وتربیتی است که دانش آموز را از لذت پرسیدن و سوال کردن محروم کند )) پائولو فریر
    آموختم که(( ارقام دروغ نمی گویند ،اما دروغگویان رقم سازی می کنند))ژنرال چالرز اچ0 گراس ونور
    آموختم که (( هیچ چیز گرانبها تر از لبخند نیست و اتفاقا تولیدش آسان است ))سنگری
    آموختم که ((معلم هنر مند لبخندش را به تعداد دانش آموزان تکثیر میکند))//
    آموختم که ((اول معلم خداست و او صد وسیزده درسش را با رحمت آغاز کرده و یک درسش را با غضب)) محمد فایق مجیدی 20/5/84
    آموختم که (( هرگز نمی توانید با مشتی گره کرده دست بدهید )) ایندیرا گاندی
    آموختم که (( مسائل و موضوعات کوچک ، تنها ذهنهای کوچک را از خود متاثر می سازند))بنیامین دیزریلی
    آموختم که((به انسانی که از دیروزش عاقل تر نباشد بهای زیادی ندهم )) آبراهام لینکن
    آموختم که(( حا ئز کمال اهمیت است که گاهی اوقات به خود و کارهایمان بخندیم )) کاترین منسفیلد
    آموختم که (( هرروز صبح با این میل از خواب بیدار شوم که ناجی بشریت باشم ودر عین حال از دنیا لذت ببرم))ای .بی.وایت
    آموختم که (( چنانچه انسان بخواهد به تمامی آنچه که از او انتظار می رود دست یابد ،می بایستی خود را بزرگتر از آنچه که براستی هست،، ببیند))گوته
    آموختم که آنکه ر خلاف مسیر آب شنا می کند ،نیروی واقعی آن را احساس می کند))وودرو و یلسون
    آموختم که (( برای برخی از مردم هیچ نوایی دل انگیز تر از صدای سقوط همنوعانشان نیست ))گروشه مارکس
    آموختم که (( برخی از مردم خود را کامل و بیعیب و نقص می دانند0اما این تنها به این دلیل است که انتظارشان از خودشان بسیار ناچیز است ))هرمان هسه
    آموختم که(( ارزیابی ما از خود براساس آن چیزی است که احساس میکنیم توان انجامش را داریم این در حالی است که ارزیابی دیگران از ما تنها براساس کارهایی است که قبلا انجام داده ایم ))هنری وادزورت لانگ فلو
    آموختم که (( عطش قدرت ریشه در ضعف دارد ،نه قدرت ))اریک فروم
    آموختم که (( هنگامی که چیزی برای از دست دادن ندارم،آزادم))جنیس چاپلین
    آموختم که(( برخی عظمت و بزرگی را از بدو تولد باخود دارند .برخی به بزرگی حقیقی دست می یابندو برخی نیز دیگران را وادار می سازند تا آنان را بزرگ خطاب کنند))ویلیام شکسپیر
    آموختم که (( ممکن است جهان را در جستجوی زیبایی زیر پا بگذاریم اما چنانچه آن را در قلب خود حمل نکنیم ،هرگز آن را نمی یابیم ))رالف والدوامرسون
    آموختم که (( قدمی کوچک برای انسان جهشی عظیم برای بشریت است)) نیل آرمسترانگ
    آموختم که ((حتی چنانچه در مسیر درست نیز که باشی ،اگر فقط آنجا بمانی ،تو را زیر خواهند گرفت ))ویل راجرز
    آموختم که ((آنچه جهانیان بدان نیاز مبرم دارند اندکی داروی ضد بی تفاوتی است)) ویلیام مننینگر
    آموختم که (( هرگز آنچه انجام شده به چشم نمی آید این باقیمانده هر کاریاست که در نظر ها بزرگتر جلوه می کند ))ماری کوری
    آموختم که (0 آزادی آن است که محدودیت هایت را خودت انتخاب کنی ))هفز یبا منواین
    آموختم که (( از چیزی که خوشمان بیاید میگوییم مال ماست و اگرنه می گوییم قلابی است)9پیکاسو
    آموختم که ((مشکل بعضی از ما آن است که ترجیح می دهیم با تعریف وتحسین دیگران خراب شویم تا این که از انتقادهای سازنده درس بگیریم ))نورمن وینست پیل
    آموختم که((بزرگترین شکوه وافتخارما نه در هرگز سقوط نکردن بلکه در برخاستن بعد از هر شکست است))رالف والدو امرسون
    آموختم که((تمامی انسانه با استععدادهایی زاده شده اند آنچه نادر است جراتو شهامت تعقیب انهاست))اریکا یونگ
    آموختم که (( هنگامی که دو شاهد عینی صحنه تصادف واحدی را به دو گونه متفاوت توصیف می کنند ،اعتبار چندانی برای تاریخ نمی توان قائل شد))بیش و پیسز
    آموختم که (( پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی تبری است در دست جنایتکاران)) البرت انیشتین
    آموختم که (( عقل سلیم همان نبوغ است که لباس کار پوشیده باشد ))رالف والدوامرسون
    آموختم که (( هنر آن است که زنگار روز مردگی و عادت را از روح بزدایید))پابلو پیکاسو
    آموختم که ((جابجایی کوهها با جابجا کردن سنگ ریزه ها شروع می شود))ضرب المثل چینی
    آموختم که ((همواره مهیای بدترین باشم آنگاه خبر ها همیشه برایم خوشایند خواهند بود)) لوئیس ای.بون
    آموختم که (( افسوس خوردن به خاطر آنچه که نداریم هدر دادن چیزیاست که داریم ))کن اس .کیس
    آموختم که(( چنانچه همیشه حقیقت را بازگو کنم .مجبور نخواهم بود همه چیز را به خاطر بسپارم ))مارک تواین
    آموختم که(( خطاهای دیگران را نیز چون خطاهای خویش تحمل کنم ))فنلن

    چند گویی که فام خرد توختم همه هرچه بایستم آموختم
    یکی نغز بازی کند روزگار که بنشاندت پیش آموزگار


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 464341
    بازدید امروز : 169
    بازدید دیروز : 71
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    کتاب -مقاله-تحقیق-عکس .
    ............. بایگانی.............
    رشدو آموزش
    رشدومذهبی
    رشدوطرح درس
    رشدعلمی(کامییوترو...)
    رشدو خانواده
    رشدو مهارت زندگی
    رشدو مهدویت
    رشدومدیریت
    ارزشیابی
    تکلیف شب وانواع آن
    اقدام پژوهی

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره ما ..........
    نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    مرتضی بیابانی
    این وبلاگ با نگاهی به روش های تعلیم و تربیت نوین ایجاد شده است . امیدواریم بتوانیم گامی هر چند کوچک در راستای آموزش و پرورش نوآموزان برداریم . از طریق تلفن و یا ایمیل ما را از نظرات خود بهره مند سازید 05113711400دبستان پسرانه استقلال ناحیه 5مشهد-ایمیل beiabani@gmail.com

    .......... لوگوی ما ........
    نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    .......لوگوی دوستان ........




    ....... لینک دوستان .......
    کارشناسی تکنولوژی گروه های آموزشی ناحیه5 مشهد
    آثار شهید مطهری
    اداره آموزش و پرورش ناحیه 5
    اطلاعات علمی ایران
    راز و رمز کلاس و درس و ...معلم
    پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
    نشریه الکترونیکی پژوهش های علوم اسلامی
    کتابخانه صوتی
    کتابخانه احکام
    مدرسه اینترنتی تبیان
    مدیران منطقه 3 آموزش وپرورش ناحیه5 مشهد
    دبستان پسرانه استقلال ناحیه 5 مشهد

    ............. اشتراک.............
     
    تاکنون در زندگی آموختم - نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    سفارش تبلیغ

    ابتدا نیت کنید


    سپس برای شادی روح حضرت حافظ یک صلوات بفرستید

    .::.حالا کلید فال را فشار دهید.::.

    برای گرفتن فال خود اینجا را کلیک کنید
    دریافت کد فال حافظ برای وبلاگ



    ............ طراح قالب...........