منشها متغیر هستند.
سیستمها تغییر نمیکنند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک یادگیری نوآوری افراد مشتریان امور عملکردی
- تنها مدیر مدرسه و نیز مدیران بالاتر از او میخواهند نقشآفرین و الگو باشند.
- عمده بحثهای استراتژیک در سطح مدیران صورت میپذیرد و معلمان نقشی در طراحی هدفها و برنامهها ندارند.
- معمولاً بر روی آموزش و یادگیری به عنوان یک امر مهم بحث میشود.
- تنها میتوان تغییرات معدودی در یادگیری سازمانی پیدا کرد.
- به نوآوری، به عنوان یک امر ضروری برای ایجاد روشهای کاری جدید نگاه میشود، ولی هنوز راه سامان یافتهای برای بروز نوآوری به چشم نمیخورد.
- ارتباط بالا به پایین و رسمی در مدرسه حاکم است.
-رضایتمندی کارکنان، به انحای گوناگون مورد توجه مدیر است و سعی در اندازهگیری آن به چشم میخورد.
- بر حفظ وضع موجود تأکید میشود و سعی میشود در اولیا، معلمان و دانش آموزان به عنوان مشتری نارضایتی ایجاد نشود و به صورت غیررسمی، نوعی وفاداری سنتی به این سه گروه مشتری به چشم میخورد.
- مدرسه، به دنبال آن است که وضعیت خود را با متوسط استاندارد منطقهای که در آن واقع شده، مقایسه کند.
- سعی میشود در مصرف هزینهها هم، استانداردها رعایت شود.
- علاوه برسیستمهای قانونی، آییننامههای داخلی گوناگونی هم وضع شده است.
آیا در مدرسه شما این سیستم اعمال می شود ؟
فکر می کنید این نوع مدارس دارای چه مشکلاتی خواهند شد ؟
این نوع از مدارس نسبت به مدارس نوع اول چه محاسنی دارا هستند ؟