مشارکت دانش آموزان در کلاس درس از حرف تا عمل

اساس و پایه فکری و شخصیتی هر فردی در سنین کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و در این میان آموزههای مدرسه تاثیر فراوانی در شکلگیری معرفت انسان دارد.
اساس و پایه فکری و شخصیتی هر فردی در سنین کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و در این میان آموزههای مدرسه تاثیر فراوانی در شکلگیری معرفت انسان دارد.
اگر تا دیروز تکیه آموزههای مدرسه بیشتر روی مهارت خواندن و نوشتن بوده اما امروز مهارتهای دیگر زندگی از جمله چگونه فکرکردن، مقابله با خطرها، فراگیری کامپیوتر و زبان و.. نیز به آن افزوده شده و دانش آموزان برای زندگی آینده خود نیاز به کسب این مهارتها دارند. پیشرفت فناوری جامعه اکنون به نقطهای رسیده است که انسان برای زندگی بهتر راهی جز فراگیری مهارتهای جدید ندارد و با توجه به سرعت تحولات ، بیاعتنایی به این مساله سالها پیشرفت و توسعه جامعه را کند خواهد کرد.
اگرچه گفته میشود که خانواده در تعلیم و تربیت کودک نقش بیشتری دارد اما به دلیل ناهمگونی آموزههای خانواده و متفاوت بودن امکانات، این تعالیم نمیتواند کودکان و نوجوانان را برای جامعه آینده آماده کند.
هرجامعهای برای آموزش و تربیت نسل آینده، نظام آموزش و پرورش و تشکیلات دانشگاهها و علوم را تاسیس میکند تا کودکان و نوجوانان از آموزش و تربیت یکسان بهرهمند شوند.
اصلاح و تغییر نظام آموزشی کشور به همان دلیلی که در این مقال گفته شد یک ضرورت انکار ناپذیر است زیرا اکنون دیگر نمیتوان با داشتن مهارت خواندن و نوشتن آموزش و پرورش سنتی، در جامعه آینده و حتی فعلی زندگی کرد.
ایجاد تغییرات در نظام آموزشی همواره با مقاومتهایی در جوامع سنتی روبرو میشود و مشکلاتی نیز بوجود میآورد.
این مقاومتها در بسیاری از مواقع حرکت اصلاحی را کند و حتی سد میکند.
زیرا بسیاری از برنامه ریزان و مجریان این ریسک را نمیپذیرند و خود را در مقابل تفکرات سنتی قرار نمیدهند.
تفکرات سنتی در مقابل تغییرات و اصلاح از خود واکنش نشان میدهد و مخالفت در زمانی که طرح با شکست روبرو شود دو چندان میشود به همین دلیل تنها مدیران جسور چنین اقدامهایی میکنند.
در سالهای اخیر چند طرح در آموزش و پرورش برای اصلاح امور آموزش و پرورش به اجرا در آمده که مقاومتهایی نیز در پی داشته است.
طرحهای آموزش و پرورش معمولا توسط کارشناسان و معلمان طرح و تدوین و سپس برای ارزیابی و تحقیق به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ارسال میشود.
طرح ارزشیابی توصیفی (حذف نمره صفر تا ???)ازجمله طرحهایی است که پس از سه سال اجرای آزمایشی، مجددا دو سال دیگر برای اجرای آزمایشی تمدید شده است اما همچنان آموزش و پرورش از طرحهای نوین برای ارتقا فرآیند آموزشی و پرورشی با کاستیهایی روبرو است.
تدوین راهکارهایی برای مشارکت فعال دانش آموزان در کلاس و برنامههای درسی همواره از دغدغههای کارشناسان و صاحبنظران برنامه ریزی آموزشی بوده و هست اما این مهم کمتر در برنامهریزیهای این دستگاه مورد توجه قرار گرفته است.
کتابهای درسی باید به گونهای تدوین شود که در میان دانش آموزان پرسش ایجاد کند و معلمانی نیز تربیت شوند که توانایی پاسخ به این پرسشها را داشته باشند.
ایجاد پرسش در دانش آموز و فراگیر، نخستین حرکت به سمت دانایی است و متاسفانه مدارس کشور کمتر به تحقیق و پژوهش اهمیت میدهند و دانش آموز این نظام نیز این رویه را تا پایان تحصیلات دانشگاهی نیز دنبال میکند.
برپایی کنفرانس و ارایه تحقیق و پژوهش در کلاسهای درس هنوز به شکل مداوم و مستمر در مدارس به اجرا در نمیآید و این مساله تاثیرات بسیار منفی در پرورش ذهن خلاق فراگیر داشته است.
هنوز بسیاری از مدارس کشور، نمره درسی را براساس محفوظات در نظر میگیرند و دانش آموزی که بیشتر حفظ کند بهتر نمره میگیرد و در این شرایط هرگونه ابتکار و خلاقیت از فراگیر سلب میشود.
تحقیق و پژوهش در مدرسه به اندازه محفوظات درسی بهایی ندارد و در این شرایط دانش آموز مبتکر و پرسشگر با برچسبهای ناروا مجالی برای ابراز اندیشههای خود نمییابد.
کاستیهای برنامههای درسی به گونهای است که دانش آموز توانایی تحریر اندیشههای خود را ندارد و در این شرایط تمام ابتکارات و طرحهای فراگیر در ذهن او انباشته میشود بدون آنکه مجالی برای طرح بیابد.
دانش آموز برای بیان ایدهها و طرحهای خود نیاز به فراگیری چگونگی نگارش دارد اما زنگ انشا هنوز در مدارس به صورت جدی مورد توجه قرار نگرفته است.
امروزه شاخص سواد براساس تعریف یونسکو تغییر کرده و خواندن و نوشتن تنها سواد محسوب نمیشود بلکه افراد بدون آشنایی به کامپیوتر، اینترنت و زبان انگلیسی بیسواد محسوب میشوند.
هنوز پس از چندین دهه از بکارگیری کامپیوتر در مدارس کشورهای توسعه یافته ، بسیاری از مدارس کشور فاقد این وسیله کارا و موثر است.
بسیاری از دانش آموزان هنوز چگونگی استفاده ابتدایی از رایانه را نمیدانند و درس و واحدی نیز در دورههای مختلف تحصیلی برای این منظور پیش بینی نشده است.
برای تولید دانایی ، راهی جز حضور فعال دانش آموزان در ارایه مطالب درسی نیست و در این راه باید از دانش آموز مشورت خواست و آنها را در برنامههای مختلف آموزشی و پرورشی شرکت داد.
معلمان باید در کلاس درس از متکلم واحده بودن خارج شوند و نقش بیشتر به دانش آموزان در کلاس دهند و آنها را برای مطالعه کتابهای غیردرسی هم تشویق کنند.