![](http://www.blogfa.com/photo/r/razmandeganeeslam.jpg)
یک روز صبح کاوه در حین این که از نیروها سان می دیدند به گروهان ما رسیدند اولین نگاهی که به ایشان داشتم حقیقتاً آن صلابت و چهره نافزی که داشتند در من تاثیر بسیاری داشت و از گروهان ما خواستند دو نفر بیرون بیایند و یک نفر سوره حمد و دیگری ترجمه اش کند.
بنده در واقع یکی از آن دو نفر بودم و دیگری هم یکی از دوستان هم سن و سال ما بودند که دوران آموزشی را با هم بودیم ما دو نفر خدمت برادر کاوه رسیدیم و ایشان فرمودند:( رو به گروهان بایستید و یک نفر سوره را بخواند ودیگری ترجمه اش کند که آن برادر سوره را خواند و من ترجمه کردم و برادر کاوه در واقع از ما تشکر کردندو گفتند بنشینید)
حرکت ایشان بسیار دارای اهمیت بود شاید بعضی ها بگویند یک کار ساده و زودگذر است، ولی چیزی که در واقع این حرکت در صبحگاه بهش عظمت می دهد و جلب توجه می کند ، اهمیتی بود که به نماز می داد .
برداشت من این است که می خواستند رزمنده ها و بسیجی ها را توجه به نماز بدهند که در حقیقت کسانی که نماز می خوانند، توجه به معنای نماز هم داشته باشند که این توجه انسان را در حقیقت متوجه به خدای تبارک و تعالی می دهد و انسان را از مسائل پیرامونی در امان می دارد. می خواست توجه بدهد به این سخن امام حسین (ع) که فرمودند: ما برای نماز می جنگیم .نوشته علی فقیهی راد