بسیار آمدند و فراوان نیامدند
من لشکرم خداست به لشکر چه حاجت است!
آن کشته که بردند به یغما کفنش را
تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را
خون از مژه می ریخت به تشییع غریبش
آن نیزه که می برد سر بی بدنش را
پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد
با خار عوض کرد گل پیرهنش را
زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد
شمعی به طواف آمده پر پر زدنش را
آغوش گشاید به تسلای عزیزان
یا خاک کند یوسف دور از وطنش را ؟!
خورشید فروزان شده در تیره گی ِ شام
تا باز به دنیا برساند سخنش را
از : فاضل نظری
---------------------------------------------------
دهه اول محرم که می شود بغض عجیبی روی سینه ام سنگینی می کند و اشک ها در چشمم دو دو می زند و منتظر تلنگری است که جاری شود ... کاش به جای این همه دل نازکی کمی هم از صبر زینب می آموختم که در سخت ترین شرایط محکم بایستم تا دشمن بلرزد ... کاش به جای این همه بی تابی کمی از استقامت حسین می آموختم و کمی از وفاداری ابوالفضل .... و کاش ذره ای از جوانمردی حسین در وجودم بود ... کاش .....
---------------------------------------------------
باز محرم آمد و اشک هایش برای حسین
باز محرم آمد و ناله هایش برای زینب
باز محرم آمد و دلتنگی هایش برای رقیه
باز محرم آمد و دل شکستگی هایش برای عباس
....................
---------------------------------------------------
الهی
نویسنده : مرتضی بیابانی::
90/2/23:: 9:42 صبح
معبودا
بنده ات با شرمساری،قصور وتقصیرش را اعتراف می کند.که حق عبادتت را هرگز به جا نیاورده ام.حق شکر وسپاست را هیچ گاه ادا نکرده ام .حق یاد وذکرت را هرگز به جا نیاورده ام.خدای عزیز چقدرشان ومقام تو عالی است.من روسیاه عذر تقصیر به درگاهت آورده ام.واخجلتاه اگرنگاهم نکنی واغربتاه اگر ازدرت برانی.در روز برانگیختن ازقبر،روزی که عریان وذلیل محشورم می کنی ،آن روز جزتوکه را دارم؟باهمه وجودم اعتراف می کنم که تو خوب خدایی هستی ومن بنده ی بدم.ازمناجاتم روی مگردان.ازصحبتم اغراض مکن.به قصورم ننگربه کرمت بنگربه مجازاتت ننگر به حلمت بنگر.ستارالعیوبی جز تونیست،توبه پذیری جز تونیست،بنده نوازی جزتوکجا سراغ گیرم.امشب می خواهم با ترنم اشک این سرود را بسرایم که دریغ ازگذشته ،فریاد ازآینده ام.آن روز که امیدم ازهمه جاقطع شود،چشمم به توست.
ادامه مطلب...
---------------------------------------------------
ای معلم
نویسنده : مرتضی بیابانی::
90/2/16:: 10:4 صبح
به عظمت آسمان نگاه نمودم،به صلابت کوه نگریستم ،به عمق دریا چشم دوختم،به غرش رعد گوش فرا دادم،به این، به آن وبه همه نظرنمودم، خدا راشکر کردم،بروجود مقدس توخیره شدم،برسجده افتاده وذکرتبارک الله برزبانم جاری شد.سربرداشتم اشک های گرم روی صورتم را آرام کنار زدم.وبراین همه شباهت تو به یگانه هستی لبخند زدم .روزت مبارک ای معلم.
---------------------------------------------------
معلم
نویسنده : مرتضی بیابانی::
90/2/16:: 10:1 صبح
---------------------------------------------------
---------------------------------------------------
---------------------------------------------------
معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . دل دریاییت لبریز از آرامش است همچون
کوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای و همچون ابر، باران پر شکوه معرفت بر چمن های
دشت دانش آموختگی فرو می ریزی . خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما وحرارت کلبه ی
سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است .
ادامه مطلب...
---------------------------------------------------
اوراق زرین تاریخ تربیت سیمای درخشان مربیان نام آوری چون ابراهیم ، موسی ، عیسی
و محمد (ص) ، علی (ع) و فاطمه (س) و زینب (س) را بر خود نقش ابدی زده است آنان که
با پیکار مقدس خویش حماسه های شکوهمند و جاوید در سازندگی انسان متعهد به
وجود آوردند و با تزکیه و تعلم کاخ بلند پایه ی علم و فضیلت را بنا نهاده و پرچم توحید را
برافراشتند و امروز شما عزیز گرامی ادامه ی این نهضت عظیم را بر عهده گرفته ای ضمن
بزرگداشت خاطره استاد مطهری و گرامیداشت روز معلم
برایتان در این راه آرزوی موفقیت می نمایم.
---------------------------------------------------
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
---------------------------------------------------