سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! به تو پناه می برم از دانشی که بهره نمی دهد و از دلی که فروتن نمی گردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
خلاصه ای از زندگی امام حسین (ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/15:: 10:33 صبح


  • وقتى خداوند، براى هدایت بشر، "راهنما" فرستاد و براى تعیین راه و پیمودن مسیر، "حجت" قرار داد، همه ابعاد را در نظر داشت.
    الگوهاى مکتبى، الگوى همه جانبه امت براى راهیابى به کمال و خودسازى و بندگى اند. حسین بن على علیهما السلام نیز یکى از این اسوه هاى کامل و الگوهاى همه جانبه است و آنچه از حضرتش باید آموخت، نه تنها درس حماسه و جهاد و ظلم ستیزى، که درس عبودیت و سخاوت و جوانمردى و ارزش گرایى و تهجد و انس با قرآن و تکریم انسان است.
    در این مقاله نگاهى به بخشى از ابعاد الگویى سالار شهیدان داریم، تا روشن گردد که شخصیت وى به واقعه شورآفرین و حماسى عاشورا و انگیزه آفرینى جهاد در کربلا خلاصه نمى شود. امروز، اگر آن باده جانبخش در ساغر دلمان نیست، مى توان و باید از چشمه فیض دیگرى شور و حال گرفت و"سیره حسینى" را چراغ راه قرار داد.
    در عصر بازسازى ایمان و فرهنگ، توجه به ابعاد الگویى امام حسین علیه السلام ضرورى است. آن حضرت، تنها در کربلا اسوه ما نیست؛ الگو بودنش تنها در زمینه حماسه و خون و شهادت هم نیست؛ حتى در کربلا هم، فقط کربلاى حماسه و جهاد نبود و اوج صحنه هاى آن روز جاویدان هم، تنها شهادت امام و یارانش نبود.
    1. نماز، اوج بندگى
    سالار ما، حسین بن على علیهماالسلام، شب عاشورا براى انس با خدا و تهجد و تلاوت قرآن و نماز، از دشمن مهلت گرفت. در گرماگرم نبرد عاشورا نیز، هنگام ظهر به نماز ایستاد تا به ما بیاموزد که جان بر سردین و خداجویى نهاده است. سعید بن عبدالله حنفى، در آن لحظه، در برابر امام همچون سپر حفاظتى مى ایستد، تا حسین بن على علیهماالسلام، آخرین نمازش را بخواند و با 13 تیر که بر پیکرش مى نشیند، به شهادت مى رسد.(1)
    ابوثمامه صائدى نیز ـ که خودش شهید نماز است ـ در روز عاشورا، فرا رسیدن هنگام نماز را یادآور مى شود. امام حسین علیه السلام دعایش مى کند که خدا از نمازگزاران ذاکر قرارش دهد.(2)
    این که در زیارت هاىامامحسین علیه السلام، او را اقامه کننده نماز خطاب مى کنیم"اشهد انک قد اقمت الصلوه..."(3) جلوه دیگرى از اهمیت نماز را در زندگى و شهادت آن پیشواى معنویت و عبودیت نشان مى دهد.
    2. رضا، اوج ایمان
    کمال بندگى در"رضا" به رضاى الهى و فرمان اوست. حسین بن على علیهماالسلام در حرکت به سوى کربلا، اظهار امیدوارى کرد که آنچه را خداوند برایش اراده کرده باشد، "خیر" باشد، چه با فتح، چه با شهادت"ارجو ان یکون خیرا ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا"(4). در قتلگاه نیز جملات زیباى"الهى رضاً برضإک و تسلیما لامرک" که بر زبان او جارى شد، نشانه خلوص در بندگى و رضا به قضاى خداوند است. 
    جانان سیدالشهدا، خدا بود که عشق الهى در سراسر وجود حضرت، سریان و جریان داشت و"مقام رضا" مرتبه برتر ایمان او به شمار مى رفت. خود آن حضرت بارها مى فرمود:
    "رضا الله رضانا اهل البیت"(5)؛ رضایت ما خاندان، تابع رضاى الهى است.
    3. صبر و مقاومت
    سیدالشهدا الگوى صبر و شکیبایى در برابر مصیبت ها، مشکلات زندگى، زخم شمشیر، داغ عزیزان و شهادت فرزندان است.
    امام حسین علیه السلام در آغاز حرکت خویش به سوى کربلا، بر صبر تکیه کرد و یارانى را لایق همراهى خویش مى دانست که بر تیزى شمشیر و ضربت نیزه ها مقاوم باشند."فمن کان منکم یصبر على حد السیف و طعن الاسنه فلیقم معنا."(6)
    در روز عاشورا نیز در خطبه اى که با این جملات آغاز مى شود"صبرا بنى الکرام..."(7) یاران خویش را بر رنج جهاد و زخم شمشیر به صبورى فرا خواند، تا از تنگناى دنیا به وسعت آخرت و از دشوارىهاى دنیا به نعمت و راحت بهشت برسند و مرگ را همچون"پل عبور" بدانند.
    هنگام خروج از مکه نیز در ضمن خطابه اى فرمود:"نصبر على بلائه و یوفینا اجور الصابرین."(8)
    و صبر بر بلا را مقدمه رسیدن به"اجر صابران" دانست که خداوند عطا خواهد کرد.
    روز عاشورا،فرزندش على اکبر را هم با جمله"یا بُنى اصبر قلیلا" دعوت به صبورى کرد و خواهر خویش را در آن روز سرخ، به"صبر" توصیه کرد.
    صبر و مقاومتى که ملت ما از حسین بن على علیهماالسلام و حضرت زینب(س) آموختند، آنان را در سال هاى دفاع مقدس و جبهه هاى نبرد و صحنه هاى انقلاب، رویین تن ساخت و به آزادگان عزیز در سال هاى سخت اسارت، قدرت تحمل بخشید.
    4. کرامت و بزرگوارى
    آقایى و بزرگوارى امام حسین علیه السلام زبانزد بود. سال هایى که در مدینه مى زیست و در دوران پدر بزرگوارش، آنچه از دست کریمش مى جوشید، سخاوت و جود نسبت به سائلان و نیازمندان بود.
    به روایت حضرت سجاد علیه السلام، امام حسین علیه السلام بار غذا و آذوقه به دوش مى کشید و به خانه یتیمان و فقیران و بیوه زنان نیازمند مى برد. از این رو، بر شانه هاى آن حضرت جاى آن مانده بود.(9)
    پس، رسیدگى به محرومان و سرکشى به مستضعفان را هم باید از حسین علیه السلام آموخت. وى روزى بر عده اى بینوا گذشت که سفره اى گسترده و روى زمین نشسته، نان خشک مى خوردند. پسر پیامبر را به آن طعام دعوت کردند. حضرت از اسب فرود آمد و نزد آنان نشست و از غذایشان خورد، سپس آنان را به خانه خود دعوت کرد و از آنان پذیرایى نمود.
    شیوه کریمانه وى، شهرت آفاق بود. وقتى سائلى به در خانه امام آمد و در زد، اشعارى با این مضمون مى خواند که:
    هرکس امروز به تو امیدوار باشد، ناکام و نومید نمى گردد و هر کس حلقه در خانه تو را بکوبد، دست خالى بر نمى گردد. تو، سرچشمه جود و سخاوتى و پدرت،کشنده فاسقان تبهکار بود."لم یخب الان من رجاک..."(10)
    مگر نه این است که نوع دوستى، گرایش به مساکین، تواضع و مردمى زیستن و عاطفه انسانى داشتن را هم باید از الگویى چون حسین بن على علیه السلام آموخت؟ رفع نیاز دوستان و همفکران و همسنگران، در رفتار آن حضرت جلوه گر است و در این میدان هم باید از او پیروى و به او تاسى کرد.
    5. کار فرهنگى و آموزشى
    در نقل هاى تاریخى آمده است که وقتى معلم یکى از فرزندانش به او سوره حمد را آموخت، هزار دینار جایزه به معلم داد و به او خلعت و لباس بخشید و دهانش را پر از گوهر ساخت. وقتى بعضى سبب این همه بخشش را پرسیدند، فرمود: این ها کجا برابر چیزى است که او به فرزندم داده است؟ (یعنى آموزش قرآن و سوره حمد)
    آن حضرت در ارزش گذارى به تعلیم و تربیت و تشویق معلم و مربى فرزندان خویش و ارج نهادن به جایگاه تعلیم و تربیت نیز، الگوى ماست و باید از او بیاموزیم که به بُعد فرهنگى و تربیتى کودکان مان بها بدهیم و در این زمینه، وقت و پول هزینه کنیم. ادامه مطلب...

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------

    میلاد باسعادت امام حسین (ع) وحضرت ابوالفضل عباس(ع) وامام سجاد(ع) مبارک باد


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    اقرا بِسمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَق ...
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/9:: 10:58 صبح
  • اقرا بِسمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَق ...


     

    27 رجب المرجب، سالروز بعثت خاتم رسولان، صاحب قرآن، افضل پیامبران، نبی مکرم اسلام، پیغمبر رحمة للعالمین، حضرت محمّد مصطفی(صلی الله علیه وآله و سلم) را به پیشگاه مقدس و منور گل سر سبد عالم هستی، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تمامی شیعیان و پیروان خاتم الأنبیاء(صلی الله علیه وآله و سلم) تبریک و تهنیت عرض می گویم.


    *************************


    به روایت امام حسن عسکری(علیه السلام)، چون چهل سال از عمر شریف حضرت محمد مطصفی(صلی الله علیه و آله وسلم) گذشت؛ حقتعالی دل آن حضرت را بهترین دلها و خاشع تر و مطیع تر و بزرگ تر از همه دلها یافت. پس دیده آن حضرت را نور دیگر داد و امر فرمود که درهای آسمان را گشودند و فوج فوج از ملائکه، به زمین می آمدند و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نظر می کرد ایشان را. می دید و رحمت خود را از ساق عرش تا سر آنحضرت متصل گردانید. پس جبرئیل فرود آمد و اطراف آسمان و زمین را فرو گرفت و بازوی حضرت محمد مطصفی(صلی الله علیه و آله وسلم) را گرفت و حرکت داد و گفت: یا محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) ! بخوان. حضرت فرمود: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت:


    « إقرَأ بِسمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَق * خَلَقَ الإنسانَ مِن عَلَقٍ * »


    پس وحی های خدا را به پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) رسانید. (1)


    در حدیث صحیح از حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) منقول است که: اجابت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را نکرد احدی پیش از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) و حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها)؛ و بعد از آن سه سال آن حضرت در مکه پنهان و خائف بود از کافران و انتظار فرج می کشید، تا آنکه حقتعالی امر نمود حضرت محمد مطصفی(صلی الله علیه و آله وسلم) را به اظهار دعوت خود. پس آن حضرت به مسجد آمد و در حجر اسماعیل ایستاد و به صدای بلند ندا کرد: ای گروه قریش! و ای طوائف عرب! شما را می خوانم به سوی شهادت به وحدانیت خدا و ایمان آوردن به پیغمبری من و امر می کنم شما را که ترک کنید بت پرستی را، و اجابت نمائید مرا در آنچه شما را به آن می خوانم.

     

    پس قریش، پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را استهزاء کردند و با زبان خود، آزار آن حضرت می کردند و از ترس حضرت ابوطالب(علیه السلام) ضرر دیگر نمی توانستند به او رسانند.

    حضرت محمد مطصفی(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: اگر ایشان آفتاب را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند و جمیع روی زمین را به من بدهند، من مخالفت پروردگار خود نخواهم کرد و لکن من یک کلمه از شما می خواهم. گفتند آن کلمه چیست؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: گواهی دهید به یگانگی خدا و رسالت من. (2)

    (1) حیوة القلوب، ج2، ص260.

    (2) حیوة القلوب، ج2، ص263.

    *************************

    قَالَ الإمام الصّادِقُ(عَلَیهِ السَّلامُ):إنَّ إبلیسَ إربَعَ رنّات:أوَّلهنَّ یَومُ لَعن،وَ حینَ

    إهبِطَ إلَی الأرضِ، وَ حینَ بَعَثَ مُحَمَّد(صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم)

    عَلی حینَ فترَة مِن الرُّسُل، وَ حینَ


    أنزلَت أمُّ الکِتاب.

    امام جعفرصادق(علیه السلام) فرمودند: ابلیس چهار بار ناله کرد:


    1ـ اولین ناله اش روزی بود که از رحمت خدا دور شد.


    2ـ هنگامیکه به زمین فرود شد.


    3ـ وقتی که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) به هنگام خاموش چراغ هدایت پیغمبران، به پیغمبری مبعوث گردید.

    4ـ موقعی که سوره فاتحه بر پیغمبر فرود آمد. (2)

    (2) خصال، باب الأربعة، ص291، ح141.


     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    عید مبعث مبارک
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/9:: 10:55 صبح
  • عید بزرگ مبعث روزخواری شیطان و روزبرافرازی پرچم اسلام به دست پیامبر(ص)برتمامی مسلمانان جهان مبارک باد


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    وجوب شناخت امام زمان(ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/4/30:: 10:53 صبح
  • شناخت امام زمان،اهمیت ویژه ای در زندگی و مرگ انسانها دارد.زیرا مرگ هرکس،چکیده زندگی است.هرکسی آنگونه می میرد که زندگی کرده است.شیعه وسنی از رسول خدا (ص)روایت کرده اندکه فرمود:

    هر کس بمیرد و امام زمان و حجت عصر خویش را نشناسد،به مرگ جاهلیت مرده است.

    بنابراین،براساس سخن پیامبر(ص)هر کس امام زمانش را نشناسد،نه تنها مرگش جاهلی است،بلکه زندگی اونیز،زندگی جاهلانه خواهد بود.

    در بسیاری از روایات آمده که اگر کسی بمیرد وامام نداشته باشد یا بمیرد و امام زمانش را نشناسد،به مرگ جاهلیت مرده است.از این رو،ما وظیفه داریم در حد توان خویش،در راه معرفت و شناخت پیشوایان دین،گام برداریم.در این باره به چند روایت می نگریم:

    1- امام صادق(ع)از رسول اکرم(ص)نقل کرده که آن حضرت فرمود:

    کسی که قائم از فرزندان مرا درزمان غیبتش انکار کند،به جاهلیت مرده است.

    2-حضرت رضا(ع)در جواب نامه ی مامون،پس از شناساندن امامان معصوم و خاندان اهل بیت فرمود:هر کس بمیرد و آنها را به اسمشان و اسم پدرانشان نشناسد و ولایت آنها را نپذیرد ،به مرگ جاهلیت مرده است.

    3-در اهمیت شناخت امام زمان ،همین بس که حضرت صادق(ع)به فضیل بن یسار فرمود:ای فضیل!امام خود را بشناس،زیرا اگر امــام خود را بشـناسی ،جلو یا به عقب افتادن حکومت آنان ،زیانی به تو نمی رساندو کسی که امام  خود را بشناسد و پیش از قیام قائم از دنیا برود ،همچون کسی است که در سپاه آن حضرت بوده ،بلکه مانند کسی است که در زیرپرچم او (در میدان جنگ)نشسته است.

    4-گاه بعضی از اصحـاب که فضـیلت درک زمان ظهور قائم (عج)را می شنیدند،آرزو می کردند که زنده بمانندوظهور حضرتش را درک کنند.اما پیشوایان معصوم،آنان را به(( معرفت)) سفارش می کردند .

    روزی ابوبصیرخدمت امام صادق(ع)رسید و عرض کرد:آیا شما چنین می بینید که من زمان حضرت قائم(ع)رادرک می کنم؟حضرت از او پرسید:ای ابو بصیر!آیا امام زمان خود را می شناسی؟ابو بصیر گفت:آری،سوگند به خدا،شما امام من هستید و در همان حال،دست مبارک امام را به دست گرفت .امام صادق(ع)به وی فرمود :به خدا سوگند از این که شمشیر بسته،درخیمه ی حضرت قائم(ع)حاضر نیستی،نباید نگران باشی. 

    5- عثمان بن سعید عمری، دومین نایب خاص حضرت مهدی (ع) گوید: من نزد اما م حسن عسکری (ع) بودم و از آن حضرت در باه ی حدیثی که از پدرانش نقل می کنند که: ((زمین تا روز رستاخیز از حجت الهی خالی نمی ماند و هر که بمیرد وامام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است))پرسیدند. امام فرمود: این حق است، چنان که روز روشن، حق است.

    پرسیدند: ای زاده پیامبر! حجت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: پسرم محمد، او امام و حجت  از من است. هر که بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.

     ا این روایات می توان فهمید: مهمترین وی‍‍‍ژگی کسانی که به مرگ جاهلیت می میرند، در ارتباط با ولایت و معرفت ائمه طاهرین، بویژه حضرت قائم (ع) است. باید دانست، مقصود از معرفت امام، معرفت شناسنامه ای نیست،بلکه شناخت مقام ولایت واطاعت از آنان است. بنابر این اگر کسی امام زمانش را به اسم و رسم بشناسد ، ولی از وی اطاعت نکند و ولایتش را قبول نداشته باشد ، به مرگ جاهلیت خواهد مرد. شاهد این سخن، روایت پیامبر (ص) است که می فرماید:

    کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد ، تا از او بشنود و اطاعت کند به مرگ جاهلیت مرده است.

     بنا براین تنها راه ارتباط با امام زمان(ع)شناخت و پذیرش ولایت آن حضرت و سپس تلاش برای عمل کردن به دستورات او که همان دستورات شرع است، خواهد بود.

    ((منبع :آیه های ظهور- محمد علی کریمی نیا))

      

    ای یوسف گم گشته ی محبوب کجائی؟    ای نور خدائی!

    این است گمانم که تو رنجیده زمایی؟      گفتی که نیایی

    هستیم مقر همــه تقصیر و خطـــایی    کانون عطایی

    بردار نقــاب و کن صلح و صفــــایی     بی چون وچرایی

    ای مهدی موعود امم!        نور هدایت!جانم به فدایت


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    چه موقع شیطان ناله وگریه می کند؟
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/4/26:: 10:56 صبح
  • اعوذ بالله من الشیطان الرجیم


    آیا می دونید شیطان چه وقتایی گریه می کنه ؟ کمی فکر کنید ببینید به جایی می رسید یا نه ؟...................    


    راستش من خودم هم دقیق نمی دونستم . اما روایاتی دیدم که اونجا جواب این سوال  رو. داده بود . در این احادیث اومده :


     شیطان چند جا گریه می کنه :


    1 – وقتی دو تا مومن به هم می رسند ،سلام می کنن ، با همدیگه گرم می گیرن ، احوال پرسی می کنن ..

    2 – موقع ازدواج شرعی دوتا جوون شیطان گریه می کنه و می گه وای بر من اینها اردواج کردن و از دام من پریدن

    .3 – وقتی کسی عطسه بکنه و بعدش بگه : الحمد لله رب العالمین

    4 – سجده طولانی و با حال که کمر شیطان رو میشکنه

    5 -  ذکر صلوات بر محمد و آل محمد (ص) با صدای بلند .

    6 – دوری از گناه و توبه . مخصوصا اگه این شخص جوون باشه . چون با این کار تمام زحمتای شیطونا رو به باد میده و بیچارش می کنه

     حالا که راهش رو یاد گرفتین تا می تونین شیطان رو به گریه بیندازین . می دونین که گریه شیطان مساویه با خشنودی خدای مهربان و شادی دل رسول الله (ص) و اهل بیت پاک و مطهر آن حضرت و ضامن سعادت دنیا و اخرت    .


    پس بسم الله                                                                             



    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    ولادت حیدر کرار امیرمومنان علی (ع) مبارک
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/4/26:: 10:41 صبح


  •  

    این روزا و شبا نام ، یاد  و عطر نجف به مشام می رسه و هر کس سعی داره یه جوری ارادت شو به مولا ابراز کنه ، مولایی که یه بچه مسلمون با ذکر قشنگ یا علی زبون وا می کنه و اگه بتونه خودش رو در خط" علی" و بچه های "علی "که همون صراط مستقیم  است که در نماز از خدا می خوایم ذکر آخرش هم"یاعلی" است . حالا من بچه طلبه هم هوس کردم از علی بگم ، اما من کجا و از علی گفتن کجا ؟ من چی بگم در باره کسی که اولین مردی بود که به پیغمبر ایمان آورد و تا آخرین لحظه عمر آن بزرگوار دوشادوش با ایشان و به عنوان یک فدایی جان برکف کنار پیغمبر بود و بعد از رحلت ایشان نیز در ادامه راه و هدف رسول الله از هیچ تلاشی فروگذار نکرد .


    من چه بنویسم درباره ابرمردی که پیغمبر خاتم (ص) می فرماید : یا علی ، تو را نشناخت مگر خدا و من ، چه بنویسم در باره شخصیتی که بیش از 300  آیه قران در باره و یا در شان او نازل شده ، در باره کسی که زیباترین مرد تاریخ است ، او که زیباترین حسب و نسب را داراست ، چرا که هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر به بنی هاشم برمی گردد .


     زیباترین تولد را دارد ، چرا که در این عالم خلقت تنها موجودی که افتخار دارد در خانه کعبه به دنیا آمده است " علی (ع) " است و بس .


     زیباترین نام را دارد ، چرا که نام مبارک " علی " از نام خدا " اعلی " گرفته شده است


     زیباترین روایات در باره او وارد شده و صفات برجسته ای مانند ، مولای مومنین ، برادر و وزیر ، صاحب ذریه پیغمبر از طرف رسول الله (ص) در باره او گفته شده است ،


     همو که اگر مردم بر محبت و ولایتش اجماع می کردند ، خداوند ، هرگز آتش جهنم را خلق نمی کرد . همو که ساقی کوثر است و در روز قیامت اهل بهشت جواز ورود به بهشت را از او می گیرند .


     همو که مرز بین ایمان و نفاق دوستی اوست . همو که نگاه به چهره مبارکش و یادآوری و ذکر نامش عبادت است و ایمان هیچ کس کامل نمی شود ، مگر با پذیرفتن ولایت او .


    امیرالمومنینی که دارای عمیق ترین و زیباترین مظلومیت است و دوست و دشمن علیرغم اقرار به فضیلت هایش ، حقش را به جا نمی آورند .


    آن انسان والایی که دارای زیباترین قضاوت های تاریخ بشریت است و با قضاوت های محیر العقول خود ، خلیفه دوم را بارها وادار به این اعتراف نمود که ، اگر علی نبود ، عمر هلاک می شد .

     

    مرد میدان نبرد و مبارزه که زیباترین رشادت ها و شجاعت ها را در میادین جنگ از خود به یادگار گذاشت ، همو که همواره خود را سپر جان رسول الله می کرد . همو که زره تنش همواره از سمت جلو آسیب می دید ، چرا که هیچ وقت پشت به به دشمن نکرد ، همو که در سن 25 سالگی برق شمشیرش چون رعد و برق هولناک آسمان ، دشمن را به وحشت می انداخت و ضربات کوبنده اش ، چونان پتکی سهمگین بر سر خصم فرود می امد و چنگاوران و پهلوانان نام آور عرب را از پای در می آورد .


    همان دلاور مردی که مدال پر افتخار " لا فتی الا علی ، لا سیف الا ذوالفقار " از سوی پیک وحی ،  در شان او سروده شد ، در حالی که بیشتر از 26 سال نداشت .


    همان رزمنده شجاعی که یک ضربت شمشیرش در جنگ خندق با ارزش تر از عبادت جن و انس قلمدادگردیدو...

    ادامه مطلب...

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    در فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/4/24:: 11:30 عصر
  • بدان که این ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند و روایت بسیار در فضیلت آنها وارد شده بلکه از حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله وسلّم  روایت شده که ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهی در حرمت و فضیلت به آن نمی رسد ، و قتال با کافران در این ماه حرام است ، و رجب ماه خداست ، و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است ، کسیکه یک روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خوشنودی بزرگ خدا گردد و غضب الهی از او دور گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته گردد . و از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام منقول است که هر که یک روز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنم  یک ساله راه از او دور شود ، و هر که سه روز از آن را روزه دارد بهشت او را واجب گردد ، و ایضأ فرمود : که رجب نام نهری است در بهشت از شیر سفید تر و از عسل شیرین تر ، هر که یک روز رجب را روزه دارد البته از آن نهر بیاشامد . و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که حضرت رسول ( ص ) فرمود : که رجب ماه استغفار امّت من است ، پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است .

     

    منبع : کلیات مفاتیح الجنان  حاج شیخ عباس قمی


     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    زنان در نهضت عاشورا
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/4/4:: 11:49 عصر
  • زنان در نهضت عاشورا

    پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن می‏توان گفت: یکی آنکه آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آنکه چه نقشی داشتند. زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از اولاد علی«ع» بودند، و برخی جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران. زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانی، از اولاد«ع» بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا«ع» بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین«ع» و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند. 5 نفر زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبی، مادر عبد الله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری«ع». زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبد الله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همانجا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد، کشته شد.

    در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکی مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردی را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین«ع» او را به خیمه‏ها برگرداند.  دلهم، دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست. زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست. رباب، دختر امرء القیس کلبی، همسر امام حسین«ع» نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله. زنی از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‏های اهل بیت، شمشیری برداشت و رو به خیمه‏ها آمد و آل بکر بن وائل را به یاری طلبید.

    زینب کبری و ام کلثوم، دختران امیرالمؤمنین «ع»، هم‌چنین فاطمه دختر امام حسین«ع» نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانی‌های افشاگر داشتند.. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل می‏دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه‏ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس بصورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.

    برگرفته از فرهنگ عاشورا اثر جواد محدثی


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    نقش‌های متفاوت زنان در عاشورا
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/4/4:: 11:46 عصر
  • نقش‌های متفاوت زنان در عاشورا

    اما درباره حضور این زنان در حادثه عاشورا بیشتر به محور«پیام رسانی» باید اشاره کرد (آنگونه که در بحث «اسارت» گذشت). البته جهات دیگری نیز وجود داشت که فهرست وار به آنها اشاره می‏شود که هر کدام می‏تواند به عنوان «درس» مورد توجه باشد:

    ·   مشارکت زنان در جهاد. شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه امام حسین و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوه‏های این حضور است. چه همکاری طوعه در کوفه با نهضت مسلم، چه همراهی همسران برخی از شهدای کربلا، چه حتی اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایت‌های شوهرانشان مثل زن خولی.

    ·   آموزش صبر. روحیه مقاومت و تحمل زنان به شهادت‌ها در کربلا درس دیگر نهضت بود. اوج این صبوری و پایداری در رفتار و روحیات زینب کبری «ع» جلوه‏گر بود.

    ·   پیام رسانی. افشاگری‌های زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه. پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان، هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.

    ·   روحیه بخشی. در بسیاری از جنگ‌ها حضور تشویق آمیز زنان در جبهه،به رزمندگان روحیه می‏بخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند.

    ·   پرستاری. رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از نقش‌های دیگر زنان در جبهه‏ها، از جمله در عاشوراست .نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب از امام سجاد «ع» یکی از این نمونه‏هاست.

    ·   مدیریت. بروز صحنه‏های دشوار و بحرانی، استعدادهای افراد را شکوفا می‏سازد. نقش حضرت زینب در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس «مدیریت در شرایط بحران» را می‏آموزد .وی مجموعه بازمانده را در راستای اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام خنثی کننده نتایج عاشورا از سوی دشمن، مقابله نمود و نقشه‏های دشمن را خنثی ساخت.

    ·   حفظ ارزشها. درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزش‌های دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشم‌های آلوده است. زنان اهل بیت، با آنکه اسیر بودند و لباسها و خیمه‏هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض کنان، بر حفظ عفاف تأکید می‏ورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمی‏کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شده‏اید؟

    وقتی هم در کوفه در خانه‏ای بازداشت بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر اینگونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض کرد: «امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدو بهن الأعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید...» و نمونه‏های دیگری از سخنان و کارها که همه درس‏آموز عفت و دفاع از ارزشهاست.

    ·   تغییر ماهیت اسارت. اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.

    ·   عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا. گریه‏ها، شیونها، عزاداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجرای کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تأثیر گذاشت و از این رهگذر،ماندگارتر شد.

    برگرفته از فرهنگ عاشورا اثر جواد محدثی


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    <   <<   6   7   8   9   10      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 464152
    بازدید امروز : 51
    بازدید دیروز : 17
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    کتاب -مقاله-تحقیق-عکس .
    ............. بایگانی.............
    رشدو آموزش
    رشدومذهبی
    رشدوطرح درس
    رشدعلمی(کامییوترو...)
    رشدو خانواده
    رشدو مهارت زندگی
    رشدو مهدویت
    رشدومدیریت
    ارزشیابی
    تکلیف شب وانواع آن
    اقدام پژوهی

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره ما ..........
    نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    مرتضی بیابانی
    این وبلاگ با نگاهی به روش های تعلیم و تربیت نوین ایجاد شده است . امیدواریم بتوانیم گامی هر چند کوچک در راستای آموزش و پرورش نوآموزان برداریم . از طریق تلفن و یا ایمیل ما را از نظرات خود بهره مند سازید 05113711400دبستان پسرانه استقلال ناحیه 5مشهد-ایمیل beiabani@gmail.com

    .......... لوگوی ما ........
    نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    .......لوگوی دوستان ........




    ....... لینک دوستان .......
    کارشناسی تکنولوژی گروه های آموزشی ناحیه5 مشهد
    آثار شهید مطهری
    اداره آموزش و پرورش ناحیه 5
    اطلاعات علمی ایران
    راز و رمز کلاس و درس و ...معلم
    پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
    نشریه الکترونیکی پژوهش های علوم اسلامی
    کتابخانه صوتی
    کتابخانه احکام
    مدرسه اینترنتی تبیان
    مدیران منطقه 3 آموزش وپرورش ناحیه5 مشهد
    دبستان پسرانه استقلال ناحیه 5 مشهد

    ............. اشتراک.............
     
    رشدومذهبی - نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    سفارش تبلیغ

    ابتدا نیت کنید


    سپس برای شادی روح حضرت حافظ یک صلوات بفرستید

    .::.حالا کلید فال را فشار دهید.::.

    برای گرفتن فال خود اینجا را کلیک کنید
    دریافت کد فال حافظ برای وبلاگ



    ............ طراح قالب...........