سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[دانشمند] هنگامی که از آنچه نمی داند پرسیده شد، ازگفتن «خداوند داناتر است» خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
میلاد باسعادت امام زمان (عج) گرامی باد
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/18:: 11:13 صبح
  • با چشمانی منتظر، با چشمانی بارانی در ابتدای جاده ی عشق می ایستم...

     

    و به انتهای آن خیره می شوم و منتظر می مانم تا تو بیایی و می دانم که

     

    خواهی آمد و کوله باری مملو از عدالت ،صداقت، یک رنگی، پاکی با خود

     

    خواهی آورد و با آمدنت مرهمی خواهی بود بر د لهای خسته و دلهای رنجدیده

     ... با آمدنت شادی را در دلها خواهی کاشت، پس ای همه خوبی بیا و آرامشی باش

     

    بر دلهای خسته..


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    ثبت قلبی علی دینک
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/18:: 11:3 صبح
  • دعاى تعجیل فرج دواى دردهاى ما است، در روایت است که: در آخر الزمان همه هلاک مى‏شوند، « إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. » مگر کسانى که براى [تعجیل] فرج دعا کنند.

     ائمّه‏ ى ما ـ علیهم‏السّلام ـ با این بیان خیلى به اهل ایمان و شیعیان عنایت کرده ‏اند تا خود را بشناسند. علامت گذارى براى آن‏ها است، یعنى اگر براى فرج دعا مى ‏کنید، علامت آن است که هنوز ایمانتان پا برجاست.
    دستورهاى عجیب و غریب دیگر هم داده ‏اند، زیرا در آخرالزمان گرفتارى اهل ایمان خیلى سخت مى‏ شود به حدّى که در روایت آمده است:
    « بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا. » بعد از آن که زمین از جور و ستم پر مى ‏شود.
    و شاید در روایت وارد شده باشد که: « یُنْکِرُهُ أکْثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ! » بیشتر کسانى که اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انکار مى‏کنند.
    یعنى بیشتر مردم از اعتقاد وایمان به امامت بر مى ‏گردند.
    هم چنین فرموده‏ اند که در آخرالزمان این دعاى فرج را که دعاى تثبیت در دین است، بخوانیم:
    « یا أللّهُ، یَا رَحْمانُ، یَا رَحیمُ، یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ. »

    اى خدا، اى رحمت گستر، اى مهربان، اى زیر و رو کننده ‏ى دل‏ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان.
    یعنى آن مرتبه ‏اى از ایمان را که به من منّت نهادى، حفظ کن، نه این که مسلمان باشد و به همان باقى باشد، چون این معنا تثبیت در دین نیست.


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    وجوب شناخت امام زمان(ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/18:: 11:2 صبح
  • بسم الله الرحمن الرحیم

    وجوب شناخت امام زمان(ع)

    شناخت امام زمان،اهمیت ویژه ای در زندگی و مرگ انسانها دارد.زیرا مرگ هرکس،چکیده زندگی است.هرکسی آنگونه می میرد که زندگی کرده است.شیعه وسنی از رسول خدا (ص)روایت کرده اندکه فرمود:

    هر کس بمیرد و امام زمان و حجت عصر خویش را نشناسد،به مرگ جاهلیت مرده است.

    بنابراین،براساس سخن پیامبر(ص)هر کس امام زمانش را نشناسد،نه تنها مرگش جاهلی است،بلکه زندگی اونیز،زندگی جاهلانه خواهد بود.

    در بسیاری از روایات آمده که اگر کسی بمیرد وامام نداشته باشد یا بمیرد و امام زمانش را نشناسد،به مرگ جاهلیت مرده است.از این رو،ما وظیفه داریم در حد توان خویش،در راه معرفت و شناخت پیشوایان دین،گام برداریم.در این باره به چند روایت می نگریم:

    1- امام صادق(ع)از رسول اکرم(ص)نقل کرده که آن حضرت فرمود:

    کسی که قائم از فرزندان مرا درزمان غیبتش انکار کند،به جاهلیت مرده است.

    2-حضرت رضا(ع)در جواب نامه ی مامون،پس از شناساندن امامان معصوم و خاندان اهل بیت فرمود:هر کس بمیرد و آنها را به اسمشان و اسم پدرانشان نشناسد و ولایت آنها را نپذیرد ،به مرگ جاهلیت مرده است.

    3-در اهمیت شناخت امام زمان ،همین بس که حضرت صادق(ع)به فضیل بن یسار فرمود:ای فضیل!امام خود را بشناس،زیرا اگر امــام خود را بشـناسی ،جلو یا به عقب افتادن حکومت آنان ،زیانی به تو نمی رساندو کسی که امام  خود را بشناسد و پیش از قیام قائم از دنیا برود ،همچون کسی است که در سپاه آن حضرت بوده ،بلکه مانند کسی است که در زیرپرچم او (در میدان جنگ)نشسته است.

    4-گاه بعضی از اصحـاب که فضـیلت درک زمان ظهور قائم (عج)را می شنیدند،آرزو می کردند که زنده بمانندوظهور حضرتش را درک کنند.اما پیشوایان معصوم،آنان را به(( معرفت)) سفارش می کردند .

    روزی ابوبصیرخدمت امام صادق(ع)رسید و عرض کرد:آیا شما چنین می بینید که من زمان حضرت قائم(ع)رادرک می کنم؟حضرت از او پرسید:ای ابو بصیر!آیا امام زمان خود را می شناسی؟ابو بصیر گفت:آری،سوگند به خدا،شما امام من هستید و در همان حال،دست مبارک امام را به دست گرفت .امام صادق(ع)به وی فرمود :به خدا سوگند از این که شمشیر بسته،درخیمه ی حضرت قائم(ع)حاضر نیستی،نباید نگران باشی. 

    5- عثمان بن سعید عمری، دومین نایب خاص حضرت مهدی (ع) گوید: من نزد اما م حسن عسکری (ع) بودم و از آن حضرت در باه ی حدیثی که از پدرانش نقل می کنند که: ((زمین تا روز رستاخیز از حجت الهی خالی نمی ماند و هر که بمیرد وامام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است))پرسیدند. امام فرمود: این حق است، چنان که روز روشن، حق است.

    پرسیدند: ای زاده پیامبر! حجت و امام پس از شما کست؟ فرمود: پسرم محمد، او امام و حجت  از من است. هر که بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.

     ا این روایات می توان فهمید: مهمترین وی‍‍‍ژگی کسانی که به مرگ جاهلیت می میرند، در ارتباط با ولایت و معرفت ائمه طاهرین، بویژه حضرت قائم (ع) است. باید دانست، مقصود از معرفت امام، معرفت شناسنامه ای نیست،بلکه شناخت مقام ولایت واطاعت از آنان است. بنابر این اگر کسی امام زمانش را به اسم و رسم بشناسد ، ولی از وی اطاعت نکند و ولایتش را قبول نداشته باشد ، به مرگ جاهلیت خواهد مرد. شاهد این سخن، روایت پیامبر (ص) است که می فرماید:

    کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد ، تا از او بشنود و اطاعت کند به مرگ جاهلیت مرده است.

     بنا براین تنها راه ارتباط با امام زمان(ع)شناخت و پذیرش ولایت آن حضرت و سپس تلاش برای عمل کردن به دستورات او که همان دستورات شرع است، خواهد بود.

    ((آیه های ظهور- محمد علی کریمی نیا))

     

     

    ای یوسف گم گشته ی محبوب کجائی؟    ای نور خدائی!

    این است گمانم که تو رنجیده زمایی؟      گفتی که نیایی

    هستیم مقر همــه تقصیر و خطـــایی    کانون عطایی

    بردار نقــاب و کن صلح و صفــــایی     بی چون وچرایی

    ای مهدی موعود امم!        نور هدایت!جانم به فدایت


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    تولد امام سجاد(ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/15:: 10:56 صبح
  • امام زین العابدین (ع) در کوران رویدادهای سیاسی که در تکوین امت اسلام و ترسیم خطوط و ویژگی های تاریخی آن نقش به سزایی داشتند، قرار گرفته بود.


     


     


     در خانه امیر مومنان امام علی(ع) دیده به جهان گشوده بود. درآن هنگام امام علی (ع ) مبارزه ای تلخ با دشمنان اسلام در جمل و صفین و نهروان را آغاز کرده بود. پدر حضرت سجاد، امام حسین، درآن روزگار علاه بر همکاری با پدرش در اداره امور مسلمانان، فرماندهی سپاه اسلام را نیز بر عهده داشت.

    بی گمان این رویدادهای سهمگین که تا امروز نیز پس از گذشت چهارده قرن در محیط ما تاثیر داشته، در شخصیت این مولود بزرگوار، اثر شگرفی ازخود بر جای نهاد. این برهه پرآشوب با قتل خلیفه سوم توام بوده و از پی آن بنی امیه به خونخواهی عثمان برخاستند.

    مادر امام سجاد(ع)


    درکتابهای تاریخ آمده است که مادر امام سجاد (ع) " شهربانو" دختر آخرین پادشاه ساسانی" یزدگرد سوم" بوده است.

    امپراتوری ایران، همچون هر نظام جاهلی دیگر بر ظلم وستم و سیاستهای طبقاتی استوار بود. با درخشیدن نور اسلام، این نظام همچون درختی پوک و پوسیده که از وزش بادهای سهمناک ریشه کن می شود، نابود شد. پادشاه ایران ازشهری به شهری می گریخت تا آنکه سرانجام در خراسان به قتل رسید و خانواده اش در همان شهر ماندگار شدند تا آنکه خراسان در روزگار خلافت عثمان در سال 32 هجری به دست مسلمانان فتح شد و خانواده امپراتور مقتول ایران، به اسارت مسلمانان درآمدند و به مدینه آورده شدند. چون آنها را در پیشگاه خلیفه سوم و اصحاب بزرگ پیامبر حاضر کردند، امیرمومنان علی بن ابیطالب (ع ) عثمان را به گرامیداشت خاندان یزد گرد تشویق کرد و بدین منظور حدیثی از پیامبر(ص) را برای او خواند که فرموده بود:"

    عزیزان قومی را که به ذلت افتاده اند، گرامی دارید


    ". شاید یکی از حکمتهای این سخن دلجویی از مردمی باشد که همواره سران و بزرگان خود را مورد احترام قرار می دادند، تا مبادا پرده های کینه و دشمنی میان آنان و پذیرش اسلام، مانعی ایجاد کند. چون عثمان در این باره درنگ کرد، امیرمومنان(ع) فرمود:


    " به خاطر خدا سهم خود و سهم بنی هاشم را از اینان آزاد کردم."

    انصار و مهاجران نیز در این کار از آن حضرت پیروی کردند. خلیفه هم چاره ای جز این، فرا روی خود ندید. آنگاه امام علی (ع )  پیشنهاد داد که هر یک از اسرا را به حال خود بگذارند تا همسری مناسب برای خود برگزینند. یکی از دختران یزدگرد؛ امام حسین (ع ) را برگزید و دومی نیز امام حسن (ع ) و بنا به قولی محمد ابن ابی بکر را به همسری خود انتخاب کرد.

    " شهربانو" در این سال باردار شد و در پنجم شعبان سال 33 هجری نخستین فرزند خویش را به دنیا آورد و در همان روزهای اول پس از زایمان بدرود حیات گفت. سپس یکی از کنیزان امام حسین (ع ) متکفل نگهداری کودک شد. بدین ترتیب،امام زین العابدین (ع ) در دامن آن کنیز بزرگ شد. مردم می پنداشتند که آن زن مادر واقعی امام سجاد است در حالی که او دایه امام سجاد بود.

    امام سجاد (ع ) هفت ساله بود که پدربزرگش، امیرمؤمنان(ع) در محراب مسجد کوفه به شهادت رسید. پس از چند ماه اهل بیت به مدینه بازگشتند، جایی که علی بن الحسین (ع ) در خانه آکنده از بوی خوش پیامبر(ص) رشد کرده بود . امام هفده ساله بود که عمویش امام حسن مجتبی (ع) را با زهر به شهادت رساندند.

    امام سجاد در سایه پدر بزرگوارش امام حسین (ع )، نقش رهبری در رویاروئی با ارتداد جاهلیت مآب اموی را تجربه می کرد.

    روش امام زین العابدین(ع) در تربیت روحی


    از آنجا که ائمه هدی، برای تمام نسلها درهر دیار و دوره ای مشعلهای فروزان حقند و از آنجا که شرایط حاکم بر یک دیار ودوره با آنچه بر دیار و دوره ای دیگر گذشته تفاوت دارد و از آنجا که خداوند، رسالتهای خویش را با برانگیختن حضرت محمد(ص) و جانشینان معصوم حضرتش پایان بخشیده است، پس حکمتش اقتضا می کند که سیره هر یک از آنان جهت هدایت با روش خاص متمایز باشد، تا روشهای گوناگون آنان، گنجینه ای پر بار برای مردم باشد و هر کس مطابق با خود و شرایط ویژه ای که در آن به سر می برد، از آنها بهره گیرد.

    امام سجاد(ع) نیز بر مبنای این برنامه الهی عمل کرد. زندگی آن حضرت قله عبادت و زاری به درگاه خدا و نشر روح ایمان در جامعه و تربیت مردانی بزرگ همچون زهری و سعید بن جبیر وعمر بن عبدالله سبیعی و... در زهد و تهجد بود.

    امام علیه السلام از این روشها استفاده نمود:

    1- بندگان مخلص و پاکدل پیش از آنکه به زبان، مردم را به خدا فرا بخوانند، با کردار خویش راه خدا را تبلیغ می کنند. آنان به مردم فرمانی نمی دهند ، مگر آنکه خود پیش از آنان، آن کار را انجام داده باشند.

    زندگی امام سجاد (ع )، صفحه ایمانی تابناک و پاک بود. صحابی مشهور پیامبر(ص) ، جابربن عبدالله انصاری درباره امام سجاد گفته است: در میان فرزندان پیامبران کسی را چون علی بن الحسین (ع ) ندیدم!

    2- تربیت نسلی از علمای ربانی که آنان نیز به نوبه خود دانشمندان و انقلابیون و بندگان صالح را تربیت کردند. بدین سان تعالیم امام از طریق جانهای پاک سلسله وار به دیگران انتقال می یافت.

    در میان این افراد، مردانی از عرب و موالی بودند و هر یک داستان و تاریخی برای خود داشتند. حال از عطر خوش سیره حواریون و یاران امام سجاد(ع) که اکثراً از تابعین بودند، اندکی بهره مند می شویم:

    الف- سعید بن جبیر یکی از این تابعین بود که روح ایمان را از امام زین العابدین(ع) برگرفته بود. او درعبادت و جهاد سرمشق بود و به " بصیر العلماء" شهرت داشت. تمام قرآن را در دو رکعت می خواند و آوازه علم و دانش او در میان دانشمندان چنان بود که می گفتند: بر روی زمین کسی نیست جز آنکه به دانش سعید بن جبیر نیازمند است.(1)

    سعید به دست طاغوت عراق، حجاج، به شهادت رسید. امام صادق درباره او فرمود:

    "سعید بن جبیر به علی بن الحسین (ع ) اقتدا می کرد و علی هم او را می ستود. علت اینکه حجاج او را کشت نیز همین بود. سعید ، مردی راست کردار بود."(2)

    ب- ابو اسحاق عمربن عبدالله سبیعی همدانی از یاران مورد اعتماد امام سجاد(ع) بود. وی در عبادت به مرتبه ای رسیده بود که درباره اش می گفتند که درآن روزگار عابدتر از وی کسی نبود ، چرا که هر شب یک بار قرآن را ختم می کرد و چهل سال نماز صبح را با وضوی نماز شب به جای می آورد. او محدث بود و در نزد عام و خاص هیچ کس در نقل روایت از او موثق تر به شمار نمی آمد.(3) ادامه مطلب...

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    کراماتی از حضرت ابوالفضل (ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/15:: 10:45 صبح
  •  

     حضرت اباالفضل (ع) فرمود: بگو یا صاحب الزمان!

    جناب حجة الاسلام آقای مکارمی فرمودند:

    نقل شده است در یکی از شهرهای شیراز شخصی همراه عمویش برای ماهی‌گیری به کنار ساحل می‌رود و در آنجا یکدفعه غرق می‌شود. عموی وی، نگران از مرگ برادرزاده ، ناگهان می‌بیند که وی روی آب آمد! باری، شخص غرق شده کنار ساحل می‌آید و عمویش از او می‌پرسد: چگونه نجات یافتی؟ می‌گوید: در حال غرق شدن ، به یاد روضه‌ها افتادم، پس از آن عرض کردم: یا اباالفضل!

    دیدم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام تشریف آوردند و در گوشم فرمودند: بگو یا صاحب الزمان! من هم متوسل به حضرت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) شدم و عرض کردم یا صاحب الزمان! آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف آوردند و مرا نجات داده کنار ساحل آوردند.


    ? در قبر گفت: السلام علیک یا اباالفضل العباس (ع)

    جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ عبدالله مبلغی آبادانی نقل کردند:

    در سال 1355 شمسی، یکی از وعاظ شهر یزد، به نام شیخ ذاکری، به بندرعباس می‌آید و از آنجا جهت تبلیغ به دهکده سیاهو، در اطراف این شهر، عازم می‌گردد و در روز 9 محرم الحرام در اثر سکته قلبی درمی‌گذرد. جنازه آن مرحوم را به بندرعباس منتقل می‌کنند و در جوار یکی از امامزاده‌ها به خاک می‌سپارند.

    اینکه بقیه ماجرا را از زبان حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای مبلغی بشنوید:

    ایشان می‌گوید:

    من موقع تلقین خواندن، قسمت دست راست مرحوم ذاکری را تکان می‌دادم که ناگاه چشم خود را باز کرد و با صدای بلند، به گونه‌ای که همه شنیدند گفت: السلام علیک یا اباالفضل العباس علیه السلام! و سپس بست.

    همزمان با این حادثه شگفت، بوی عطر خوشی به مشام من و حضار رسید که بر اثر آن افراد حاضر شروع به صلوات بر پیامبر و خاندان معصوم وی سلام الله علیهم اجمعین نمودند. این بود مشاهدات این جانب که خود در حال تلقین میت ، ناظر آن بودم. ادامه مطلب...

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    تواضع امام حسین(ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/15:: 10:40 صبح
  •  


    ابن اثیر در کتاب اسد الغابه مى‏ نویسد:

    «کان الحسین رضى الله عنه فاضلا کثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها (1) »

    حسین (ع) بسیار روزه مى‏ گرفت و نماز مى‏ گزارد و به حج مى‏ رفت و صدقه مى‏ داد و همه‏ ى کارهاى پسندیده را انجام مى‏داد. شخصیت حسین بن على (ع) آنچنان بلند و دور از دسترس و پر شکوه بود که وقتى با برادرش امام مجتبى (ع)، پیاده به کعبه مى ‏رفتند، همه‏ ى بزرگان و شخصیت‏هاى اسلامى به احترامشان از مرکب پیاده شده، همراه آنان راه پیمودند. (2)

    احترامى که جامعه براى حسین (ع) قائل بود بدان جهت بود که او با مردم زندگى مى ‏کرد ـ از مردم و معاشرتشان کناره نمى ‏جست ـ با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگران از مواهب و مصائب یک اجتماع برخوردار بود و بالاتر از همه ایمان بى تزلزل او به خداوند او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود.

    و گرنه، او نه کاخ‏ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ ؛ و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمى‏ بستند و حرم رسول الله (ص) را براى او خلوت نمى‏ کردند ...این روایت یک نمونه از اخلاق اجتماعى اوست، بخوانیم:

    روزى از محلى عبور مى ‏فرمود، عده‏اى از فقرا بر عباهاى پهن شده اشان نشسته بودند و نان پاره‏هاى خشکى مى‏ خوردند، امام حسین (ع) مى ‏گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت، نشست و تناول فرمود و آنگاه بیان داشت:

    ان الله لا یحب المتکبرین. (3)

    خداوند متکبران را دوست نمى‏ دارد.

    سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، (4) و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت.

    شعیب بن عبد الرحمن خزاعى مى‏ گوید:

    چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید، بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند، فرمود: این پینه ‏ها اثر کیسه‏ هاى غذایى است که پدرم شب ها به دوش مى ‏کشید و به خانه ‏ى زن هاى شوهر مرده و کودکان یتیم و فقرا مى‏ رسانید. (5)

    شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایت ‏از ستم دیدگان مى ‏توان در داستان ارینب و همسرش عبد الله بن سلام دریافت، که اجمال و فشرده‏اش را در اینجا متذکر مى ‏شویم :

    یزید به زمان ولایت عهدى، با این که همه نوع وسائل شهوترانى و کام جویى و کامروایى از قبیل پول، مقام، کنیزان رقاصه و...در اختیار داشت چشم ناپاک و هرزه‏اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود.


    ---------------------------------------------------
    تولد امام حسین (ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/15:: 10:36 صبح



  •  

    به روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومین فرزند برومند حضرت على و فاطمه، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه‏ ى وحى و ولایت، چشم به جهان گشود.

    چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص) رسید، به خانه‏ ى حضرت على و فاطمه (ع) آمد و اسماء (2) را فرمود تا کودکش را بیاورد.اسماء او را در پارچه‏ اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص) برد،آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت (3) .

    به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش، امین وحى الهى، جبرئیل، فرود آمد و گفت:

    سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا، این نوزاد را به نام ‏پسر کوچک هارون‏ «شبیر» (4) که به عربى‏«حسین‏» خوانده مى‏شود، نام بگذار. (5) چون على (ع) براى تو بسان هارون براى موسى بن عمران است جز آنکه تو خاتم پیغمبران هستى.

    و به این ترتیب نام پر عظمت ‏«حسین‏» از جانب پروردگار، براى دومین فرزند فاطمه انتخاب شد.

    به روز هفتم ولادتش، فاطمه‏ زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه (6) کشت، و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد. (7)


    حسین و پیامبر (ص)

    از ولادت حسین بن على (ع) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفى که پیامبر راستین اسلام (ص) درباره حسین (ع) ابراز مى‏ داشت، به بزرگوارى و مقام شامخ پیشواى سوم آگاه شدند.



     

    ادامه مطلب...

    ---------------------------------------------------
    خلاصه ای از زندگی امام حسین (ع)
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/15:: 10:33 صبح


  • وقتى خداوند، براى هدایت بشر، "راهنما" فرستاد و براى تعیین راه و پیمودن مسیر، "حجت" قرار داد، همه ابعاد را در نظر داشت.
    الگوهاى مکتبى، الگوى همه جانبه امت براى راهیابى به کمال و خودسازى و بندگى اند. حسین بن على علیهما السلام نیز یکى از این اسوه هاى کامل و الگوهاى همه جانبه است و آنچه از حضرتش باید آموخت، نه تنها درس حماسه و جهاد و ظلم ستیزى، که درس عبودیت و سخاوت و جوانمردى و ارزش گرایى و تهجد و انس با قرآن و تکریم انسان است.
    در این مقاله نگاهى به بخشى از ابعاد الگویى سالار شهیدان داریم، تا روشن گردد که شخصیت وى به واقعه شورآفرین و حماسى عاشورا و انگیزه آفرینى جهاد در کربلا خلاصه نمى شود. امروز، اگر آن باده جانبخش در ساغر دلمان نیست، مى توان و باید از چشمه فیض دیگرى شور و حال گرفت و"سیره حسینى" را چراغ راه قرار داد.
    در عصر بازسازى ایمان و فرهنگ، توجه به ابعاد الگویى امام حسین علیه السلام ضرورى است. آن حضرت، تنها در کربلا اسوه ما نیست؛ الگو بودنش تنها در زمینه حماسه و خون و شهادت هم نیست؛ حتى در کربلا هم، فقط کربلاى حماسه و جهاد نبود و اوج صحنه هاى آن روز جاویدان هم، تنها شهادت امام و یارانش نبود.
    1. نماز، اوج بندگى
    سالار ما، حسین بن على علیهماالسلام، شب عاشورا براى انس با خدا و تهجد و تلاوت قرآن و نماز، از دشمن مهلت گرفت. در گرماگرم نبرد عاشورا نیز، هنگام ظهر به نماز ایستاد تا به ما بیاموزد که جان بر سردین و خداجویى نهاده است. سعید بن عبدالله حنفى، در آن لحظه، در برابر امام همچون سپر حفاظتى مى ایستد، تا حسین بن على علیهماالسلام، آخرین نمازش را بخواند و با 13 تیر که بر پیکرش مى نشیند، به شهادت مى رسد.(1)
    ابوثمامه صائدى نیز ـ که خودش شهید نماز است ـ در روز عاشورا، فرا رسیدن هنگام نماز را یادآور مى شود. امام حسین علیه السلام دعایش مى کند که خدا از نمازگزاران ذاکر قرارش دهد.(2)
    این که در زیارت هاىامامحسین علیه السلام، او را اقامه کننده نماز خطاب مى کنیم"اشهد انک قد اقمت الصلوه..."(3) جلوه دیگرى از اهمیت نماز را در زندگى و شهادت آن پیشواى معنویت و عبودیت نشان مى دهد.
    2. رضا، اوج ایمان
    کمال بندگى در"رضا" به رضاى الهى و فرمان اوست. حسین بن على علیهماالسلام در حرکت به سوى کربلا، اظهار امیدوارى کرد که آنچه را خداوند برایش اراده کرده باشد، "خیر" باشد، چه با فتح، چه با شهادت"ارجو ان یکون خیرا ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا"(4). در قتلگاه نیز جملات زیباى"الهى رضاً برضإک و تسلیما لامرک" که بر زبان او جارى شد، نشانه خلوص در بندگى و رضا به قضاى خداوند است. 
    جانان سیدالشهدا، خدا بود که عشق الهى در سراسر وجود حضرت، سریان و جریان داشت و"مقام رضا" مرتبه برتر ایمان او به شمار مى رفت. خود آن حضرت بارها مى فرمود:
    "رضا الله رضانا اهل البیت"(5)؛ رضایت ما خاندان، تابع رضاى الهى است.
    3. صبر و مقاومت
    سیدالشهدا الگوى صبر و شکیبایى در برابر مصیبت ها، مشکلات زندگى، زخم شمشیر، داغ عزیزان و شهادت فرزندان است.
    امام حسین علیه السلام در آغاز حرکت خویش به سوى کربلا، بر صبر تکیه کرد و یارانى را لایق همراهى خویش مى دانست که بر تیزى شمشیر و ضربت نیزه ها مقاوم باشند."فمن کان منکم یصبر على حد السیف و طعن الاسنه فلیقم معنا."(6)
    در روز عاشورا نیز در خطبه اى که با این جملات آغاز مى شود"صبرا بنى الکرام..."(7) یاران خویش را بر رنج جهاد و زخم شمشیر به صبورى فرا خواند، تا از تنگناى دنیا به وسعت آخرت و از دشوارىهاى دنیا به نعمت و راحت بهشت برسند و مرگ را همچون"پل عبور" بدانند.
    هنگام خروج از مکه نیز در ضمن خطابه اى فرمود:"نصبر على بلائه و یوفینا اجور الصابرین."(8)
    و صبر بر بلا را مقدمه رسیدن به"اجر صابران" دانست که خداوند عطا خواهد کرد.
    روز عاشورا،فرزندش على اکبر را هم با جمله"یا بُنى اصبر قلیلا" دعوت به صبورى کرد و خواهر خویش را در آن روز سرخ، به"صبر" توصیه کرد.
    صبر و مقاومتى که ملت ما از حسین بن على علیهماالسلام و حضرت زینب(س) آموختند، آنان را در سال هاى دفاع مقدس و جبهه هاى نبرد و صحنه هاى انقلاب، رویین تن ساخت و به آزادگان عزیز در سال هاى سخت اسارت، قدرت تحمل بخشید.
    4. کرامت و بزرگوارى
    آقایى و بزرگوارى امام حسین علیه السلام زبانزد بود. سال هایى که در مدینه مى زیست و در دوران پدر بزرگوارش، آنچه از دست کریمش مى جوشید، سخاوت و جود نسبت به سائلان و نیازمندان بود.
    به روایت حضرت سجاد علیه السلام، امام حسین علیه السلام بار غذا و آذوقه به دوش مى کشید و به خانه یتیمان و فقیران و بیوه زنان نیازمند مى برد. از این رو، بر شانه هاى آن حضرت جاى آن مانده بود.(9)
    پس، رسیدگى به محرومان و سرکشى به مستضعفان را هم باید از حسین علیه السلام آموخت. وى روزى بر عده اى بینوا گذشت که سفره اى گسترده و روى زمین نشسته، نان خشک مى خوردند. پسر پیامبر را به آن طعام دعوت کردند. حضرت از اسب فرود آمد و نزد آنان نشست و از غذایشان خورد، سپس آنان را به خانه خود دعوت کرد و از آنان پذیرایى نمود.
    شیوه کریمانه وى، شهرت آفاق بود. وقتى سائلى به در خانه امام آمد و در زد، اشعارى با این مضمون مى خواند که:
    هرکس امروز به تو امیدوار باشد، ناکام و نومید نمى گردد و هر کس حلقه در خانه تو را بکوبد، دست خالى بر نمى گردد. تو، سرچشمه جود و سخاوتى و پدرت،کشنده فاسقان تبهکار بود."لم یخب الان من رجاک..."(10)
    مگر نه این است که نوع دوستى، گرایش به مساکین، تواضع و مردمى زیستن و عاطفه انسانى داشتن را هم باید از الگویى چون حسین بن على علیه السلام آموخت؟ رفع نیاز دوستان و همفکران و همسنگران، در رفتار آن حضرت جلوه گر است و در این میدان هم باید از او پیروى و به او تاسى کرد.
    5. کار فرهنگى و آموزشى
    در نقل هاى تاریخى آمده است که وقتى معلم یکى از فرزندانش به او سوره حمد را آموخت، هزار دینار جایزه به معلم داد و به او خلعت و لباس بخشید و دهانش را پر از گوهر ساخت. وقتى بعضى سبب این همه بخشش را پرسیدند، فرمود: این ها کجا برابر چیزى است که او به فرزندم داده است؟ (یعنى آموزش قرآن و سوره حمد)
    آن حضرت در ارزش گذارى به تعلیم و تربیت و تشویق معلم و مربى فرزندان خویش و ارج نهادن به جایگاه تعلیم و تربیت نیز، الگوى ماست و باید از او بیاموزیم که به بُعد فرهنگى و تربیتى کودکان مان بها بدهیم و در این زمینه، وقت و پول هزینه کنیم. ادامه مطلب...

    ---------------------------------------------------
    حسین جان دلم هوای توکرده
  • نویسنده : مرتضی بیابانی:: 87/5/15:: 10:23 صبح
  • دلم بازهم هوای کربلا وبین الحرمین ونهر علقمه کرده


     


    ---------------------------------------------------

    میلاد باسعادت امام حسین (ع) وحضرت ابوالفضل عباس(ع) وامام سجاد(ع) مبارک باد


    ---------------------------------------------------
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 466559
    بازدید امروز : 18
    بازدید دیروز : 1
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    کتاب -مقاله-تحقیق-عکس .
    ............. بایگانی.............
    رشدو آموزش
    رشدومذهبی
    رشدوطرح درس
    رشدعلمی(کامییوترو...)
    رشدو خانواده
    رشدو مهارت زندگی
    رشدو مهدویت
    رشدومدیریت
    ارزشیابی
    تکلیف شب وانواع آن
    اقدام پژوهی

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره ما ..........
    نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    مرتضی بیابانی
    این وبلاگ با نگاهی به روش های تعلیم و تربیت نوین ایجاد شده است . امیدواریم بتوانیم گامی هر چند کوچک در راستای آموزش و پرورش نوآموزان برداریم . از طریق تلفن و یا ایمیل ما را از نظرات خود بهره مند سازید 05113711400دبستان پسرانه استقلال ناحیه 5مشهد-ایمیل beiabani@gmail.com

    .......... لوگوی ما ........
    نگاهی به رشد تعلیم و تربیت
    .......لوگوی دوستان ........




    ....... لینک دوستان .......
    کارشناسی تکنولوژی گروه های آموزشی ناحیه5 مشهد
    آثار شهید مطهری
    اداره آموزش و پرورش ناحیه 5
    اطلاعات علمی ایران
    راز و رمز کلاس و درس و ...معلم
    پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
    نشریه الکترونیکی پژوهش های علوم اسلامی
    کتابخانه صوتی
    کتابخانه احکام
    مدرسه اینترنتی تبیان
    مدیران منطقه 3 آموزش وپرورش ناحیه5 مشهد
    دبستان پسرانه استقلال ناحیه 5 مشهد

    ............. اشتراک.............
     
    مرتضی بیابانی - نگاهی به رشد تعلیم و تربیت

    ابتدا نیت کنید


    سپس برای شادی روح حضرت حافظ یک صلوات بفرستید

    .::.حالا کلید فال را فشار دهید.::.

    برای گرفتن فال خود اینجا را کلیک کنید
    دریافت کد فال حافظ برای وبلاگ



    ............ طراح قالب...........